امیر المؤمنین علیه السّلام این همه برای اسلام زحمت کشید، صدیقهی طاهره در آن خطبهی فدکیه فرمود: بیانصافها این همه علی برای شما زحمت کشید، جنگ شد همه فرار میکردید، بدن آن کسی که لقمه لقمه شد، ۶۰ ضربهی شمشیر خورد، ایستاد آن علیّ بن ابیطالب بود. گاهی یک ماه بعد از یک جنگ بستری میشد. یک تنه گاهی میایستاد، چند نفری از پیغمبر دفاع میکردند.
سالیانی گذشته بود، عمار نامه نوشت –این در فتوح ابن حسن است- آقا ایرانیها در نهاوند جمع شدند و از همهی شهرها آمدند، ۱۵۰ هزار هم نیرو دارند. کل سپاه اسلام ۳۰ هزار نیرو نیست. ۱۵۰ هزار نیروی امپراتوری ایران آماده هستند که به شما حمله کنند. ابن حسن نقل میکند رعده، رعشه در بدن خلیفهی دوم افتاد و دستش به لرزه افتاده بود. رفت، گفت به مردم بگویید به مسجد بیایند، مردم نشستند او بر روی منبر نشست، مردم صدای دندان قروچهی او را میشنیدند (از ترس لرزه به اندام او افتاده بود و مردم این حالت او را میدیدند). میگوید صدای دندان قروچهی او را میشنیدند. این افراد نمیتوانستند آن موقعی که جنگ احزاب و خندق شد بایستند.
پیغمبر «کَرَّارٌ غَیْرُ فَرَّارٍ»[۱]را برای چه فرمود؟ فرار میکردند، آیه نازل شد «وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ»[۲] خدا برای مؤمنین کافی است. نترسید، اینها خوب نمیفهمیدند، چون خدا برای آنها ملموس نبود، ایمانها قوی نبود. میگفتند خدا چگونه به جنگ میآید؟ ابن مسعود میگوید پیغمبر اکرم اینطور توضیح داد، فرمود: «وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ بِعَلِیِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السّلام»[۳] در جنگها خدا برای شما کافی است به برکت علیّ بن ابیطالب. شما که جنگ نمیکنید، شما فقط فرار نکنید، فرار آبروی اسلام را میبرد.
[۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴۴، ص ۷۴٫
[۲]– سورهی احزاب، آیه ۲۵٫
[۳]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۳۶، ص ۲۶٫
پاسخ دهید