کلیپ تصویری با عنوان «فقرزداییِ حکومتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه»؛ برگرفته شده از قسمت هفدهم برنامه تلویزیونی «ماه من» ویژه سحرهای ماه مبارک رمضان ـ ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹
ان شاء الله باید زمانی وقت بشود که عرض کنیم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فقر را دوست ندارند، ایشان کارویژهی حکومتِ خود را «افزایشِ درآمدهای عمومی» میدانند، حضرت غیر از اینکه بصورتِ شخصی خیّر و کارآفرین و کشاورز هستند، بعنوانِ مسئولِ حکومت هم یکی از کارویژههای خود را «افزایشِ درآمدهای عمومی» قرار دادهاند. یعنی باید رفاه را بیشتر کرد.
اما اگر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را به ده سفره دعوت کنند سفرهی فقر را ترجیح میدهند، نه اینکه بخواهند به او رحم کنند… واقعاً اگر من بتوانم این موضوع را توضیح بدهم فقرا باید بال دربیاورند، نه برای اینکه به آن فقیر ترحّم کنند بلکه واقعاً آن فقیر را بیشتر دوست دارند. و چه بشارتی بالاتر از اینکه محبوبِ عالَمِ مُلک و ملکوت محبِّ فقراست؟ و اگر کسی بخواهد به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نزدیک بشود چه راهی بهتر از اینکه به محبوبِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که فقرا از شیعیان و دوستدارانِ حضرت هستند محبّت کند.
لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هم بصورتِ شخصی… که فراوان شنیدهاید و قصدِ تکرار کردنِ آنها را ندارم، چاههایی که برای مسافرانِ راه مکه به مدینه و بالعکس، در راه ماندگان، ذوی القربی و یتیمها وقف کرده بودند؛ وقتی هم به حکومت رسیدند اصلاً سیاستگذاریهای حکومت را بر اساسِ فقرزدایی قرار دادند، یعنی یکی از کارهای اصلیِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مبارزه با فقرِ فقیران است، منتها با چند ویژگی که عرض خواهم کرد، همراه با تکریم و عاطفهی عجیب، نه اینکه ما چیزی به اینها بدهیم و گاهی اینها را در صف قرار بدهیم و صفها فشرده بشود و یا یکدیگر درگیر شوند و به آنها توهین بشود، در اوجِ کرامت و در اوجِ عاطفه این اتّفاق میافتاد. یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کاری کرده بودند… ای کاش که ما دورهی امام زمان ارواحنا فداه را ببینیم، اینطور خواهد شد، که فقرا در محضرِ ایشان آرامش داشتند، شوق داشتند.
متأسفانه گاهی اوقات نوع مسئولیتها طوری است که آنقدر از مردم فاصله گرفتهاند که درکی از مردم ندارند، نظرسنجیهای پشتِ شیشهای و نوعهای عجیب و غریب انجام میدهند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اینطور نیستند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کاری میکنند که فقرا در کنارِ ایشان راحت باشند، آن تعبیرِ معاویه را در برنامه سمت خدا عرض کردیم که معاویه ملعون به آن زن گفت: علی بن ابیطالب شما را پُررو کرده است! چون حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به شخصیتِ مالیِ اینها نگاه نمیکردند، همانقدری که یک انسانِ عادی حق دارد اگر یک فقیری حق دارد دلِ حضرت میتپد تا کارِ او را برطرف کند.
لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه دستور دادند، هم به امام حسن مجتبی صلوات الله علیه وصیّت کردند… امام حسن مجتبی صلوات الله علیه «امام» هستند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در کنارِ وصیّت به نماز فرمودند: «حُبِّ اَلْمَسَاکِینِ وَ مُجَالَسَتِهِمْ» حسن جانم! مساکین را دوست بدار و با آنها بنشین، بگذار آنها تکریم بشوند. نه اینکه یک مسئولی در ماشین بنشیند و آنها او را ببینند و او هم یک دستی تکان بدهد!
یک شبی عرض کردیم که وقتی به آن دخترِ یتیم عرض کردند که چرا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را دوست داری؟ گفت: برای اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فقرا را دوست داشتند و تکریم میکردند. متأسفانه فقرا خیلی جاها جایی ندارند، خیلی جاها لاکچریبازیها است، ولی ما نزدِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عظیم بودیم، آنطوری که اشراف را تحویل میگرفتند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه ما را تحویل میگرفتند، یعنی فقط نه اینکه به حسابِ آنها واریز کنند، حضرت صدقه نمیدادند، واریز به حساب به نوعِ آن زمان میشد ولی با تکریم! لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: باید فقرای هر شهر را شناسایی کنید، معلوم باشد و آمار داشته باشید، و برای اینها بودجهای کنار بگذارید.
اصلاً حضرت کارکردِ بعضی از آدمها را تغییر دادند، یک سری افراد در حکومتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حکومتهای قبلی بودند که به اینها «عَریف» میگفتند، چون نکاتِ مهمّی داشت سالِ گذشته یک شب مفصّل توضیح دادیم، چون آن زمان زندگیها قبیلهای بود و قبایل هم فامیل بودند، اینها را بخش بخش، صد نفر، دویست نفر، چهارصد نفر «عرافه» «عرافه» میکردند، یعنی شهر به مناطقِ جمعیّتی تبدیل میشد که نامِ هر منطقهی جمعیّتی «یک عرافه» میگفتند و نامِ رئیسِ آن «عریف» بود.
در حکومتهای پیشین با این عریفها چند کار میکردند، حقوقِ سالانه را این عریف میداد، لذا اگر با کسی دعوا میکرد و یک سال حقوقِ او را نمیداد طرف بیچاره میشد، آمارِ ولادت و وفات میدادند، اگر کسی کاری بر علیهِ حکومت میکرد گزارشِ کارِ او را میدادند، یعنی جنبهی امنیّتی داشت، لذا در روایاتِ ما کسی که در آن زمانها و زمانهای بعد از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عریفِ قومِ خود بشود را لعن کردهاند، چون درواقع این عریفها بازوی حکومت بصورتِ امنیتی بودند که بینِ خانوادهها استقرار داشتند تا انها را صلابه بکشند.
زمانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کارکردِ اینها تغییر کرد. برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه از دو سه منطقه یک بارِ عظیمِ عسل رسید، حضرت به این عریفها دستور دادند که بروید و این یتیمهایی که شناسایی کردید بیاورید، شروع کنید این عسلها را به این یتیمها تقدیم کنید، نه اینکه چیزی پرت کنید، نه اینکه بگویید حالا بگیر و برو، این عسلها را با احترام بدهید، خودِ حضرت نه برای رأیگیری، نه برای موسمِ انتخابات… حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بینِ کسانی که عسل میدادند و بینِ جمعیّت دیده میشدند که ببینند افتخارِ حاکم نوکریِ مردم و فقرا است، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به این موضوع عشق میورزیدند و این موضوع را دوست داشتند، نه اینکه بخواهند رأی جمع کنند، این موضوع یک روزه و دو روزه نبود، دائم بود.
یک طوری این عسل و خوراکیها را به اینها میدادند که مردم تعجّب میکردند، حضرت فرمودند:… اینجا منظورِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه از «امام» حاکمِ جامعه است، فرمودند: «إِنَّ اَلْإِمَامَ أَبُو اَلْیَتَامَى»[۱]، امام پدرِ یتیمهاست، پدرِ اینها چطور از اینها پذیرایی میکرد؟ من با عشق برای اینها پدری میکنم، این موضوع را وظیفهی خودم میدانم.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کاری کرده بودند که وقتی بعضی از اطرافیانِ حضرت نگاه میکردند میگفتند: ای کاش ما هم یتیم بودیم، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با آن هیبتِ خود اینطور با اینها مهربانی میکنند، و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه وقتی این کار را میکردند عشق میکردند، یعنی خدای نکرده و نستجیربالله این موضوع «بازیگری» و «مانور تبلیغاتی» نبود، عسل بر دهانِ بچههای یتیم میگذاشتند، آن هم با عشق و محبّت!
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به کارگزاران نامه مینوشتند… اینکه عرض میکنم «کارویژهی خاص داشتند» یعنی «سیاستگذاری برای فقرزدایی داشتند»، مثلاً به پسرعموی خود «قُثَم» نامه نوشتند که بخشی از بیت المال را کنار میگذاری «فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَکَ مِنْ ذِی اَلْعِیَالِ وَ اَلْمَجَاعَهِ»[۲] بخشی از درآمدِ بیتالمال را برای کسانی که عیالوار و گرسنه هستند کنار بگذار، اینها کسی را ندارند، این پول باید فقط صرفِ فقرا بشود، یعنی باید بخشی از درآمدِ تو صرفِ فقرا بشود و اگر اضافه آوردی آن را جای دیگری خرجِ کارِ دیگری نکن، آن را بفرست تا من آن را در جای دیگری خرجِ فقرا کنم. یعنی بودجهی فقرا وظیفهی ارگانیِ توست، و اگر اینجا هم خرج نشد باید جای دیگری خرجِ فقرا بشود. اینها در اوجِ احترام، تکریم و عاطفه است.
خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه یک عبارتی فرمودهاند که بسیار زیباست، فرمودند: «أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ»[۳]؛ اگر شما بر سرِ سفرهی پدرتان با ولع غذا میل کنید چطور لذّت میبرد؟ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: من پدرِ مساکین هستم، مگر میشود شبها راحت بخوابم؟ «وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ» چطور شوهرِ یک بانوی بزرگوار وظیفه دارد نفقهی او را بدهد و بانو براحتی به همسرِ خود میگوید که فلان چیز را بخر و رودربایسی نمیکند، من سرپرستِ زنانِ بیسرپرست هستم، «من» یعنی «حاکم»، من باید اینطور باشم، از من مطالبه کنید، من باید برای این کار فکر کنم، باید راهکار داشته باشم، این جزوِ وظایفِ من است، «أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ» هر کسی ضعیف است من پناهگاهِ او هستم، مثلاً الآن یک نفر پول ندارد در قوه قضائیه وکیل بگیرد… «وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ»، نباید کسی بترسد، اگر کسی بترسد من پشتیبان و امنیتبخشِ او هستم.
«سعید بن قیس» از سردارانِ برجسته است، میگوید: یک روز ظهر به خیابانِ نزدیکِ دارالحکومه رفتم، ظل آفتاب بود و بشدّت عرق میکردم، دیدم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه همینطور عرق مبارکشان میریخت، پرسیدم: آقا جان! اینجا چکار میکنید؟… اللهم عجّل لولیّک الفَرَج
خدا کند مسئولینِ ما در این زمینه بیش از بقیه تلاش کنند، و وای بحالِ مسئولی که اینگونه نباشد، اگر نمیتواند پست نگیرد. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: آمدهام نکند بیپناهی، مظلومی، گرفتاری تنها شده باشد، نکند در شهرِ من به کسی ظلم بشود، من به اندازهی توانِ خود به دنبالِ ضعیف و مظلوم میگردم، نه اینکه فقط او به دنبالِ من باشد.
بالاخره وقتی شما یک شهر یا یک کشورِ بزرگ را اداره میکنید هر چه تلاش کنید ممکن است تعدادی جا بمانند، حضرت چند ردهی نظارتی گذاشته بودند، ناظران و بازرسهایی را استخدام کرده بودند، سربازرسهایی بر این بازرسها نظارت کنند، ولی فقط به این گزارشها اکتفاء نمیکردند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه گزارشی و کارتابلی نبودند… متأسفانه از خانه تا محل کارِ بعضی از مسئولین پانصد متر فاصله است… مسئولِ حکومتی رسماً «نوکر» است، اگر نمیتواند نیاید… حضرت شبانه میرفتند تا از نزدیک ببینند چه خبر است. این «خدمت کردن» وظیفهی مسئولِ حکومتی است، این کار «کارویژهی مسئولِ حکومتی» است، یعنی مثلاً یک مانور و موسم و گزارش کار نیست.
برای چه حضرت شبانه میرفتند؟ برای اینکه ببینند چیزی جا نمانده باشد، یک شبی رفتند و دیدند یک بانویی همسرِ شهید است و فرزندانی دارد، احوالِ او را پرسیدند و آن زن گفت: علی (علیه السلام) همسرِ مرا به جای دوری فرستاده است و او کشته شده است، نوشتهاند حضرت به خانه آمدند و تا صبح اضطراب داشتند و نتوانستند بخوابند که چرا این بانو جامانده است و خدماتی را دریافت نکرده است. زبانِ فقرا در این حکومت باز است، فریادشان بلند است و میتوانند طلبکار باشند، البته اصلاً طلبکار هستند، بصورتِ سیستمی طلبکار هستند. ان شاء الله خدای متعال مسئولینِ ما و مردم را کمک کند که در این زمینه قدم بردارند، طبیعتاً کسی که عاشقِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه باشد باید در این زمینه گام بردارد.
[۱] الکافی، جلد ۱ ، صفحه ۴۰۶ (مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ وَ غَیْرُهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ رَجُلٍ عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِی ثَابِتٍ قَالَ: جَاءَ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ عَسَلٌ وَ تِینٌ مِنْ هَمْدَانَ وَ حُلْوَانَ فَأَمَرَ اَلْعُرَفَاءَ أَنْ یَأْتُوا بِالْیَتَامَى فَأَمْکَنَهُمْ مِنْ رُءُوسِ اَلْأَزْقَاقِ یَلْعَقُونَهَا وَ هُوَ یَقْسِمُهَا لِلنَّاسِ قَدَحاً قَدَحاً فَقِیلَ لَهُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ مَا لَهُمْ یَلْعَقُونَهَا فَقَالَ إِنَّ اَلْإِمَامَ أَبُو اَلْیَتَامَى وَ إِنَّمَا أَلْعَقْتُهُمْ هَذَا بِرِعَایَهِ اَلْآبَاءِ .)
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۳، صفحه ۴۹۷ (نهج، [نهج البلاغه] ، وَ مِنْ کِتَابٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِلَى قُثَمَ بْنِ اَلْعَبَّاسِ وَ هُوَ عَامِلُهُ عَلَى مَکَّهَ : أَمَّا بَعْدُ فَأَقِمْ لِلنَّاسِ اَلْحَجَّ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّٰامِ اَللّٰهِ وَ اِجْلِسْ لَهُمُ اَلْعَصْرَیْنِ فَأَفْتِ اَلْمُسْتَفْتِیَ وَ عَلِّمِ اَلْجَاهِلَ وَ ذَاکِرِ اَلْعَالِمَ وَ لاَ یَکُنْ لَکَ إِلَى اَلنَّاسِ سَفِیرٌ إِلاَّ لِسَانُکَ وَ لاَ حَاجِبٌ إِلاَّ وَجْهُکَ وَ لاَ تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَهٍ عَنْ لِقَائِکَ بِهَا فَإِنَّهَا إِنْ ذِیدَتْ عَنْ أَبْوَابِکَ فِی أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِیمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِهَا وَ اُنْظُرْ إِلَى مَا اِجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اَللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَکَ مِنْ ذِی اَلْعِیَالِ وَ اَلْمَجَاعَهِ مُصِیباً بِهِ مَوَاضِعَ اَلْمَفَاقِرِ وَ اَلْخَلاَّتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَیْنَا لِنَقْسِمَهُ فِیمَنْ قِبَلَنَا وَ مُرْ أَهْلَ مَکَّهَ أَنْ لاَ یَأْخُذُوا مِنْ سَاکِنٍ أَجْراً فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ سَوٰاءً اَلْعٰاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبٰادِ فَالْعَاکِفُ اَلْمُقِیمُ بِهِ وَ اَلْبَادِی اَلَّذِی یَحُجُّ إِلَیْهِ مِنْ غَیْرِ أَهْلِهِ وَفَّقَنَا اَللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ لِمَحَابِّهِ وَ اَلسَّلاَمُ .ر)
[۳] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلامبحار الأنوار، جلد ۴، صفحه ۸ (ید، [التوحید] ، اِبْنُ اَلْوَلِیدِ عَنِ اِبْنِ أَبَانٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی خُطْبَهٍ: أَنَا اَلْهَادِی وَ أَنَا اَلْمُهْتَدِی وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِینَ إِلَى اَلْجَنَّهِ وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَهُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى وَ کَلِمَهُ اَلتَّقْوَى وَ أَنَا عَیْنُ اَللَّهِ وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِی یَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّٰهِ وَ أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَهُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَهِ وَ اَلْمَغْفِرَهِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّهٍ مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّی وَصِیُّ نَبِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لاَ یُنْکِرُ هَذَا إِلاَّ رَادٌّ عَلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ .)
پاسخ دهید