شما شنیدید که حضرت رضا سلام الله علیه پایه گذار فاطمیّه است. حضرت جواد علیه السّلام چهار ساله بود، مقابل حضرت رضا علیه السّلام روی زمین قرار گرفت. یک علامتهایی کشید، بلند بلند نفس میکشید. حضرت رضا علیه السّلام فرمودند: چه شده پسرم؟ چرا اینقدر خشمگینی؟ فرمود: به خدا آن دو نفر را از قبر بیرون میکشم. این مسئلهی انتقام گیری یک روایت و دو روایت ندارد. در همان روایت ریّان بن شبیب است. حضرت رضا علیه السّلام فرمود: ملائکه پایین آمدند تا حسین بن علی را یاری کنند، نخواست. او فرمود ما به عهد خود وفا خواهیم کرد. اینها ایستادند تا روزی که پسر او قیام کند و پشت سر او حرکت کنند. خدا رحمت کند مرحوم غروی اصفهانی را که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها میگوید: «لکنَّ کَسَرَ الضِّلعُ لَیسَ یَنجَبِر»[۱] میگوید درد آن سینه آرام نخواهد شد «إلّا بِصَمصامِ عزیزٍ مقتدر» تا آن لحظهای که شمشیر آن مقتدر بیاید. خلاصه حضرت رضا علیه السّلام به آقازادهی خود حضرت جواد علیه السّلام فرمودند: برای چه اینقدر خشمگینی؟ فرمود: به خدا آن دو نفر را از قبر بیرون میکشم، آنها را آتش میزنم. آن جملاتی که شنیدید که حضرت رضا فرمودند: «أنتَ لَها» حالا تو شایستهی امامت شدی. تا کسی برائت نداشته باشد، شایستگی ندارد. حضرت وقتی دید پسر او نسبت به قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها اینقدر خشم دارد فرمود: «أنتَ لها» راوی نوشته است «أی بالامامه» حالا تو شایستهی امامت هستی. یعنی نستجیر بالله اگر تو هم که امام جواد علیه السّلام هستی برائت از دشمنان مادر خود نداشته باشی لایق امامت نیستی!
[۱]– عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال ج ۱۱، ص ۵۸۳٫
پاسخ دهید