همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱ هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز سه شنبه مورخ ۰۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ مصادف با سحر چهارمین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «محبّتِ عجیبِ بین رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.
- مقدّمه
- ادامهی بحثِ محبّتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
- اولین نفری که به بهشت وارد میشود
- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام غایتِ هدایت هستند
- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نورِ اهلِ طاعت
- خاکساریِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در برابر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ خندق
- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و موضوعِ «فدک»
- غیرتِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام رفیقِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در بهشت
- عشقِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نسبت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
- روضهی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
مقدّمه
شب گذشته بحثی را بعنوانِ «محبّتِ ویژهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام» شروع کردیم، اندکی از بحثِ ذیلِ آیهی «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»[۱] ماند، چند نکته از آن موضوع را عرض میکنم تا بحث را ادامه بدهیم.
با توجّه به اینکه الآن زمانِ سحر هست و الآن عزیزانمان مشغولِ میل کردنِ سحری و عبادت هستند من چندان نامی از کتابها نمیبرم، ولی مستنداتِ بحث را در فضای مجازی منتشر میکنیم، عزیزانِ اهل تحقیق میتوانند به آنجا مراجعه بفرمایند، شایان ذکر است که آقای تحصیلی زحمتِ این مستندات را میکشند که ان شاء الله خدای متعال به ایشان خیر بدهد، بالاخره ما به چشم میآییم و آن بزرگواران کارها را پشتِ پرده انجام میدهند.
ادامهی بحثِ محبّتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
عرض کردیم در موردِ محبّتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نمونههای خیلی زیادی هست، مثلاً شبِ گذشته به اینجا رسیدیم که عرض کردیم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: علی جان! من چند خواسته از خدای متعال داشتم؛ اگر توجّه کنیم که رحمه للعالمین، آن پیغمبرِ رحمت، آن مهربانِ امّت، مانندِ پدری که بعد از خود برای فرزندانِ خود نگران است دعا میکنند که خدایا! بعد از من سرپرستِ مهربان و دلسوز و حکیمی نصیبِ فرزندانِ من کن، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «سَأَلْتُهُ أَنْ یَجْعَلَکَ قَائِدَ أُمَّتِی إِلَى اَلْجَنَّهِ»[۲]، از خدای متعال خواستم تو رهبرِ امّتِ من باشی تا آنها را به بهشت برسانی، «فَأَعْطَانِی»، خدای متعال لطف کرد و به من عطاء کرد.
از این موارد بسیار زیاد است، که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: اینها منّتِ خدای متعال به من است، تا اینکه اگر ما بخواهیم مواردی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موردِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودهاند را در این ماه مبارک فقط بطورِ سرفصلوار بگوییم خدای متعال میداند که تمام نمیشود، آنقدر زیاد است که…
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی (علیه السلام) گوشتِ من است، خونِ من است، استخوانِ من است، مثلِ روح برای بدنِ من است، مثلِ سر است برایِ تنِ من، مثلِ نفسِ من میماند، برای من هارون است، برادرِ من است، صاحبِ رأیه من است و… عباراتِ عجیبی…
اولین نفری که به بهشت وارد میشود
مثلاً یک زمانی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زودتر از همه به بهشت وارد میشود، یکی از یارهای خوبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بنامِ «ابودجانه» عرض کرد: یا رسول الله! ان شاء الله فدای شما بشوم، شما فرموده بودید تا زمانی که من به بهشت وارد نشود انبیاء و اوصیاء وارد نمیشوند، حال میفرمایید علی بن ابیطالب (علیه السلام) زودتر به بهشت وارد میشوند؟
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: مگر تو خبر نداری که صاحبِ لواء حمد… روز قیامت مؤمنان و اهل ایمان ذیلِ یک پرچمِ ایمان به بهشت وارد میشوند، مگر نمیدانی که پرچمدار جلو میرود؟ علی (علیه السلام) به بهشت وارد میشود و من هم پشتِ سرِ او وارد میشوم.
بلافاصله حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که قابل قیاس با بقیّه نیستند میدانند که این شرافت برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، عرض کردند: «الحَمدُلله الَّذی شَرَّفَنَا بِکَ یَا رَسولَ الله»، ان شاء الله فدای شما بشوم، اینها به شرافتِ شماست، من پرچمدارِ شما هستم.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام غایتِ هدایت هستند
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «یا عَلی، أنتَ اصلُ الدّین، مِنارُ الایمَان، غَایَهُ الهُدَی» اصلاً نهایتِ هدایتِ یک نفر این است که دستِ او به تو برسد، تو غایتِ هُدی هستی، نه هدایتِ تضمینی بلکه تو غایَتِ هدایت هستی! چون خودِ «هدایت» هم روند و مرتبه دارد.
اگر کسی سؤال کند که چطور ممکن است؟ پاسخِ مختصرِ یک خطّیِ آن این است که ما که نمیتوانیم خدای متعال را به ذاتِ او بشناسیم، اصلاً راه نداریم، خدای متعال را به اسماء و صفات و نشانههای او و روایات میشناسیم، حال بینندگانِ عزیزِ ما به وجدانِ خود مراجعه کنند، کدام آیت و علامت و لفظ و شخصی مانندِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به خدای متعال رهنمون است؟ خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم فرمودند: «مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آیَهٌ هِیَ أَکْبَرُ مِنِّی»[۳]؛ لذا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که تو غایتِ هدی هستی، و فرمودند: من هر وقت به معراج رفتم خدای متعال به من فرمود: «یا مُحَمَّد أقرِء عَلِیً مِنِّی السَّلام»، از طرفِ من به علی سلام برسان و به او خبر بده و به دیگران هم خبر بده.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نورِ اهلِ طاعت
اینکه میبینیم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینقدر ولع داشتند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را با الفاظِ مختلف و تعابیرِ مختلف بیان کنند… به او خبر بده «أَنَّهُ إِمَامُ أَوْلِیَائِی»[۴] امامِ اولیاء من هستی و «نُورُ أَهْلِ طَاعَتِی» نور اهلِ طاعتِ من هستی.
نور چکار میکند؟ اگر الآن این چراغها را خاموش کنند دیگر ما یکدیگر را نمیبینیم، باید «نور» باشد تا ببینیم، همه به نورِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام حرکت میکنند، هم در این دنیا و هم اینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: در بهشت هم همینطور است، در بهشت هم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام همانطور که «خورشید در صبحهنگام عالَم را روشن میکند» روشناییِ بهشت از وجود مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: میدانید چرا به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها «زهرا» میگویند؟ چون درخششِ نورِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هر روز برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چشمگیر بود.
خاکساریِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در برابر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
حال ببینیم واکنشِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چه بود، اگر کسی یک صَدُمِ این حرفها را بشنود خود را گُم میکند، ولی روزی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حالِ بیان از توحید بودند، همه مبهوت شده بودند، یک نفر جلو آمد و گفت: «أ نَبیٌ أنتَ؟» مثلِ اینکه شما پیغمبر هستید؟! منظورِ آن شخص این بود که ما یک چیزی از خاتمِ انبیاء شنیدهایم، تو همسنگِ او هستی؛ تا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دیدند ممکن است حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در ذهنِ او ذرّهای کوچک شده باشند فرمودند: وای بر تو! «أنا عَبدٌ مِن عَبید مُحَمَّد».
بزرگیِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام باعث نمیشود که ارتباطِ خود را با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فراموش کنند، اصلاً یک رابطهی عجیبی است.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ خندق
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چشمدرد داشتند…
اصلاً گاهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخواستند بقیّه… بعضیها متوهّم بودند و خودشان را رقیبِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام احساس میکردند، میگفتند: رسول خدا مدام علی را میفرستد، اگر ما را هم بفرستد ما هم میرویم، ما هم میتوانیم…
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موضوعِ فتحِ خیبر… چون حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خیلی بد این قلعههای یهود را نابود کردند، (آنها دشمنی و خیانت کرده بودند)، دعوا دعوای دینی نبود، آنها خیانت کردند و حضرت هم به خدمتِ آنها رسیدند.
گروه اول و گروه دوم رفتند و فرار کردند، برای اسلام آبروریزی شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی (علیه السلام) کجاست؟ گفتند: چشمهای ایشان درد میکند، فرمودند: فردا پرچم را به یک «مرد» میدهم!
خیلیها گفتند که ما تا صبح نخوابیدیم تا ببینیم آن «مرد» کیست که محبوبِ خدای متعال و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است؟
وقتی صبح شد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمدند و دست به چشمان مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام کشیدند، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام رفتند و با فتح برگشتند، تا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دیدند…
حال یک نفر بعد از چند روز فرارِ نیروها و رفتنِ آبروی لشکر رفته است و با فتح و ظفر برگشته است و درِ قلعه را کَنده است، حال باید چه حالتی داشته باشد؟ ان شاء الله من فدای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بشوم که اگر ما ادب باشته باشیم «ادب» را از این بزرگواران یاد گرفتهایم.
همینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دیدند فرمودند: «یا عَلی إنّی أنکَ رَاضٍ» خیلی از تو راضی هستم؛ همینکه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام این تعبیر را شنیدند شروع کردند به گریه کردن، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: چه شد؟ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرضه داشتند: یا رسول الله! آیا شما از من راضی هستید؟… یعنی من هر کاری که کردهام وظیفهی من بوده است، ان شاء الله من فدای شما بشوم، اصلاً برای اینکه شما از من راضی هستید نمیتوانم جلوی گریهی خود را بگیرم.
حال من اینجا یک مطلبی داخلِ پرانتز عرض کنم که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینجا فرمودند: «راضی هستم» چیست؟ اگر بعضی از امّتِ من نبودند که حرفهایی را که اشتباهی راجع به حضرت عیسی علیه السلام زدهاند در مورد تو میزدند، من یک حرفهایی را در موردِ تو میگفتم که وقتی راه میرفتی مردم بدوند و از خاکِ کفِ پای تو بردارند، یا وقتی وضو میگیری نوبت بگیرند که از اضافهی آبِ وضوی تو که از دستِ تو میچکد بردارند، من که راجع به تو چیزی نگفتهام.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و موضوعِ «فدک»
وقتی من در حالِ نوشتنِ این مطالب بودم اینجا برای خودم یادداشت کردم که… ان شاء الله فردا و پسفردا شب خیلی مفصّلتر از جنگآوریهای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض خواهیم کرد، تقریباً تمامِ فتوحاتِ اسلام در زمانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، تمامِ دفاعها، تمامِ غنیمتها، تمامِ فتح و ظفرها، تمامِ قلعهها و زمینهایی که فتح شد، آنچه ثروت بدستِ اسلام رسید بدستِ باکفایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از همهی اینها فقط یک فدک را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دادند، این جملهی حضرت خیلی جانسوز است که فرمودند: یک «فدک» داشتیم که «شَحَّتْ عَلَیْهَا نُفُوسُ قَوْم، وَ سَخَتْ عَنْهَا»[۵] یک عدّهای بُخل ورزیدند و این را هم به ما ندیدند.
یعنی مظلومیّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خیلی زیاد است، باید یک وقتی یک فرصتی باشد که انسان از مظلومیّتِ حضرت بگوید.
غیرتِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
یک ویژگی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در دفاع از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام داشتند این بود که… آدابِ قضاوت این است که اگر یک نفر نزدِ یک قاضی یا یک بزرگی آمد و یک مطلبی بر علیهِ یک نفر گفت، آن شخص را هم صدا کنند و حرفِ دو طرف را بشنوند و بعد قضاوت کنند؛ اما در موردِ معصوم اینطور نیست.
اگر کسی میخواست بیاید و نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بد بگوید، اولاً جرأت نمیکردند که بگویند، چرا؟ چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میدانستند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطا نکردهاند، پس موضوع حتماً حسات و کینه است…
مثلاً یک زمانی آمدند و گفتند: یا رسول الله! علی (علیه السلام) در یمن بعضی از اموال را… اصلاً حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نفرمودند درست است و حقِ اوست و بگویید تا بیاید و جواب بدهد، فرمودند: «مَا تُریدِونَ مِن عَلی؟» از جانِ علی چه میخواهید؟… آنها عقب میرفتند و میگفتند: از غضبِ پیغمبر به خدا پناه میبریم؛ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «إنَّهُ وَلیُّ کُلِّ مؤمِنٍ بَعدی»، امام است، ولی است، صلاح دانسته است.
اصلاً نقد کردنِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مقابلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیلی هزینه داشت. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام غیرتِ عجیبی داشتند.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام رفیقِ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در بهشت
هر کجا سختی بود، هر کجا مشکلات بود، در روایات هست که هر کجا که کار خیلی سخت میشد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اطمینان داشتند و کار را به ایشان میسپردند.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در خطبهی فدکیّه فرمودند: شما خیلی بیانصاف هستید، چرا با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اینطور رفتار میکنید؟ هر کجا که کار سخت میشد پدرم «قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها» حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را جلو میانداختند.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام یک تعبیری دارند که خیلی جانسوز و زیباست، فرمودند: «مَا رَأَیْتُ مُنْذُ بَعَثَ اَللَّهُ مُحَمَّداً رَخَاءً»[۶].
وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مبعوث شدند هیچ آسایشی نداشتند، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: از وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به نبوّت رسیدند من هم آسایش نداشتم؛ هارونِ این پیغمبر همه جا زیرِ این بار بود، هر کجا لشکر نیاز بود، هر کجا علمِ ایشان نیاز بود، هر کجا که باید بجای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میخوابیدند، هر کجا که باید به زحمت میافتادند… بعد فرمودند: «فَالْحَمْدُ لِلَّهِ» الحمدلله که خدای متعال به من لطف کرده است، و من هم بجز «خیر» ندیدهام، خدای متعال لطف کرده است و به من اجازه داده است که به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خدمت کنم، بلکه من نگران هستم؛ یا رسول الله! اینجا با شما بودم، آیا در بهشت هر کجا که دوست داشته باشم شما را میبینم؟ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! خدای متعال برای هر پیغمبر رفیقی قرار داده است، «فَجَعَلَکَ رَفِیقِی»، یعنی تو رفیقِ من هستی، من و تو باهم هستیم؛ ولی ادبِ حضرت را ببینید که باز هم به دنبالِ بهشت نبودند و فرمودند که آیا میتوانم شما را در بهشت زیارت کنم؟
عشقِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نسبت به پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: من مدام با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم، هم مراقبِ ایشان بودم، هم از ایشان میآموختم، هم کنارِ ایشان بودم، هم ارتباطاتِ خصوصی داشتیم (که بعداً عرض خواهم کرد)، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نماز صبح میخواندند و من هم کنارِ ایشان بودم، ایشان میایستادند و من هم میایستادم، وقتی مینشستند من هم مینشستم، وقتی میرفتند من هم میرفتم، وقتی میآمدند من هم میآمدم، گاهی یک جایی میرفتند که نمیشد من بروم، به من خبر میدادند که به فلان جا میروم و میآیم، مدام با یکدیگر بودیم، اگر کمی دیر میکردند میدویدم تا ببینم چه شده است، هم برای امنیّتِ ایشان و هم اینکه دلِ من برای ایشان تنگ میشد.
چرا میدویدم و میرفتم و تحمّل نمیکردم؟ «لِأَنَّهُ لاَ یَتَقَارُّ قَلْبِی عَلَى فِرَاقِهِ سَاعَهً»[۷]، برای اینکه حتّی یک لحظه هم نمیتوانستم فراقِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را تحمّل کنم، من والهِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم.
این یک عشقِ دو طرفه بود، صدها میلیارد برابرِ حضرت یعقوب علیه السلام و حضرت یوسف علیه السلام بود، چون مقام و مرتبت و معنویتِ این دو بزرگوار نسبت به آن دو بزرگوار متفاوت بود.
زمانِ حکومتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرا رسید، تقریباً سی سال بعد از عروجِ ملکوتیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گذشته بود، یک نفر به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد: آقا جان! محاسنِ شما سفید شده است، خضاب بفرمایید، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «نَحنُ قَومٌ فِی مُصیبَه» من داغدارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستم، من هنوز عزادار هستم.
دیدهاید مثلاً اگر یک مادری یک پسری داشته باشد و او یک غذایی نخورده باشد مادر میگوید: به دلِ من نمیچسبد که بخورم؛ یا یک فرزندی راجع به پدر و مادرِ خود اینطور میگوید.
اواخرِ زمانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام یک فالودهای برای ایشان آوردند و گفتند: آقا جان! میل بفرمایید. حضرت یک نگاهی کردند و بعد فرمودند: نمیخورم. علّت را از حضرت پرسیدند، در یک نقل است که حضرت فرمودند: حرام نیست، اما حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این را میل نکردهاند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از این لذّت نبردهاند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این خوراکی را نخوردهاند، من چیزی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این دنیا میل نکرده باشند نمیخورم.
ببینید، همهی موضوع «عشق» است، سی سال گذشته است، کدام مادری سی سال بعد از فرزندِ خود این کار را میکند؟
وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در حالِ دفن کردنِ پیکرِ مقدّسِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند گریه میکردند، بعد عرض کرد: «بِأبی أنتَ وَ اُمّی»، پدر و مادرم فدای شما بشوند… ممکن است برای کسی شبهه باشد که چرا از پدر و مادرشان مایه گذاشتند؟ پاسخ این است که وقتی میگوییم «بِأبی أنتَ وَ اُمّی» یعنی دار و ندارم فدای تو، معنای این جمله این نیست که پدرم و مادرم فدای شما بشوند و من زنده بمانم.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کردند: «بِأبی أنتَ وَ اُمّی یَا رَسُول الله»، یعنی دار و ندارم فدای شما، «اُذکُرنَا عِندَ رَبِّک» ما را نزدِ پروردگارِ خودت یاد کن، «وَجعَلنَا مِن بَارِک» ما را فراموش نکنید.
ببینید که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خود را بدهکار میدانند.
در زیارت وداع داریم و به ما هم میگویند که وقتی آخرین مرتبه در حالِ برگشتن از زیارت بودید به حرم رو کنید و بگویید: «اجْعَلُونِی مِنْ هَمِّکُمْ ، وَاذْکُرُونِی عِنْدَ رَبِّکُمْ»، من را فراموش نکنید، مرا جزوِ دغدغههای خودتان قرار بدهید، اگر دستِ مرا رها کنید من سُر میخورم، مرا یاد کنید.
روضهی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام
ان شاء الله شبهای آینده از جنگآوریِ حضرت میگوییم، پهلوانها بشدّت از حضرت میترسیدند و از ایشان فرار میکردند، عمروعاص گفت: اگر کسی در مقابلِ علی ایستاد و فرار کرد و آبروی خود را برد و آن خاطراتی که میدانید… کسی او را مسخره نکند، اگر شما جرأت دارید بروید و جلوی او بایستید.
وقتی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شهادت رسیدند معاویه یک شعری سرود و گفت: به خرگوشها و روباهها بگویید که دیگر آسوده بخوابید که شیر از دنیا رفت.
وقتی من امشب درحالِ نوشتنِ این مطلب بودم ناگهان به یاد شعر «محمدرضا اُزری» افتادم که برای زمانی است که حضرت اباالفضل العباس علیه السلام در کربلا شهید شدند، «شیخ محمدرضا اُزری» یک شعری را به حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام منسوب کرده است که میگوید: حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آمدند و حضرت زینب کبری سلام الله علیها را نگاه کردند و فرمودند:… (این شعر است و ذوق است)
«الیوم نامَت أَعیُن بِکَ لَم تنم»… عبّاسِ من! امروز روزی است که آنهایی که از ترسِ تو نمیتوانستند بخوابند آسوده میخوابند.
«وَ تَسَهَّدَت أُخری فَعَزَّ مَنامها» اما دیگر زینبِ من نمیخوابد…
[۱] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۳۱
[۲] الخصال، جلد ۱، صفحه ۳۱۴ (یَا عَلِیُّ إِنِّی سَأَلْتُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ فَأَعْطَانِی أَمَّا أَوَّلُهَا فَإِنِّی سَأَلْتُهُ أَنْ تَنْشَقَّ اَلْأَرْضُ عَنِّی فَأَنْفُضَ اَلتُّرَابَ عَنْ رَأْسِی وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ فَإِنِّی سَأَلْتُهُ أَنْ یَقِفَنِی عِنْدَ کِفَّهِ اَلْمِیزَانِ وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ فَسَأَلْتُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَکَ حَامِلَ لِوَائِی وَ هُوَ لِوَاءُ اَللَّهِ اَلْأَکْبَرُ عَلَیْهِ مَکْتُوبٌ اَلْمُفْلِحُونَ اَلْفَائِزُونَ بِالْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ فَإِنِّی سَأَلْتُهُ أَنْ یَسْقِیَ أُمَّتِی مِنْ حَوْضِی بِیَدِکَ فَأَعْطَانِی وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ فَإِنِّی سَأَلْتُهُ أَنْ یَجْعَلَکَ قَائِدَ أُمَّتِی إِلَى اَلْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی مَنَّ عَلَیَّ بِهِ .)
[۳] الکافی، جلد ۱، صفحه ۲۰۷ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ أَوْ غَیْرِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ اَلشِّیعَهَ یَسْأَلُونَکَ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ اَلْآیَهِ: «عَمَّ یَتَسٰاءَلُونَ `عَنِ اَلنَّبَإِ اَلْعَظِیمِ » قَالَ ذَلِکَ إِلَیَّ إِنْ شِئْتُ أَخْبَرْتُهُمْ وَ إِنْ شِئْتُ لَمْ أُخْبِرْهُمْ ثُمَّ قَالَ لَکِنِّی أُخْبِرُکَ بِتَفْسِیرِهَا قُلْتُ «عَمَّ یَتَسٰاءَلُونَ» قَالَ فَقَالَ هِیَ فِی أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ کَانَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آیَهٌ هِیَ أَکْبَرُ مِنِّی وَ لاَ لِلَّهِ مِنْ نَبَإٍ أَعْظَمُ مِنِّی .)
[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۸ ، صفحه ۱۰۰ (لی، [الأمالی] ، للصدوق اَلْقَطَّانُ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی حَاتِمٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبَدَهَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ کَامِلِ بْنِ اَلْعَلاَءِ عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِی ثَابِتٍ عَنِ اِبْنِ جُبَیْرٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا عَلِیُّ أَنْتَ صَاحِبُ حَوْضِی وَ صَاحِبُ لِوَائِی وَ مُنْجِزُ عِدَاتِی وَ حَبِیبُ قَلْبِی وَ وَارِثُ عِلْمِی وَ أَنْتَ مُسْتَوْدَعُ مَوَارِیثِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ أَنْتَ أَمِینُ اَللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ أَنْتَ حُجَّهُ اَللَّهِ عَلَى بَرِیَّتِهِ وَ أَنْتَ رُکْنُ اَلْإِیمَانِ وَ أَنْتَ مِصْبَاحُ اَلدُّجَى وَ أَنْتَ مَنَارُ اَلْهُدَى وَ أَنْتَ اَلْعَلَمُ اَلْمَرْفُوعُ لِأَهْلِ اَلدُّنْیَا مَنْ تَبِعَکَ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْکَ هَلَکَ وَ أَنْتَ اَلطَّرِیقُ اَلْوَاضِحُ وَ أَنْتَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِیمُ وَ أَنْتَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِینَ وَ أَنْتَ یَعْسُوبُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ أَنْتَ مَوْلَى مَنْ أَنَا مَوْلاَهُ وَ أَنَا مَوْلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ لاَ یُحِبُّکَ إِلاَّ طَاهِرُ اَلْوِلاَدَهِ وَ لاَ یُبْغِضُکَ إِلاَّ خَبِیثُ اَلْوِلاَدَهِ وَ مَا عَرَجَ بِی رَبِّی عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى اَلسَّمَاءِ قَطُّ وَ کَلَّمَنِی رَبِّی إِلاَّ قَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ أَقْرِئْ عَلِیّاً مِنِّی اَلسَّلاَمَ وَ عَرِّفْهُ أَنَّهُ إِمَامُ أَوْلِیَائِی وَ نُورُ أَهْلِ طَاعَتِی فَهَنِیئاً لَکَ یَا عَلِیُّ هَذِهِ اَلْکَرَامَهُ .)
[۵] نهج البلاغه، خطبه ۱۶۲ (فقال: یَا أَخَا بَنِی أَسَد، إِنَّکَ لَقَلِقُ الْوَضِینِ تُرْسِلُ فِی غَیْرِ سَدَد، وَ لَکَ بَعْدُ ذِمَامَهُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَهِ، وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ: أَمَّا الاِْسْتِبْدَادُ عَلَیْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الاَْعْلَوْنَ نَسَباً، وَ الاَْشَدُّونَ بِرَسُولِ اللّهِ ـ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ نَوْطاً، فَإِنَّهَا کَانَتْ أَثَرَهً شَحَّتْ عَلَیْهَا نُفُوسُ قَوْم، وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِینَ; وَالْحَکَمُ اللّهُ، وَالْمَعْوَدُ إِلَیْهِ الْقِیَامَهُ.)
[۶] المناقب، جلد ۲ ، صفحه ۱۲۱ (وَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : مَا رَأَیْتُ مُنْذُ بَعَثَ اَللَّهُ مُحَمَّداً رَخَاءً فَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَقَدْ خِفْتُ صَغِیراً وَ جَاهَدْتُ کَبِیراً أُقَاتِلُ اَلْمُشْرِکِینَ وَ أُعَادِی اَلْمُنَافِقِینَ حَتَّى قَبَضَ اَللَّهُ نَبِیَّهُ فَکَانَتِ اَلطَّامَّهُ اَلْکُبْرَى فَلَمْ أَزَلْ مُحَاذِراً وَجِلاً أَخَافُ أَنْ یَکُونَ مَا لاَ یَسَعُنِی فِیهِ اَلْمُقَامُ فَلَمْ أَرَ بِحَمْدِ اَللَّهِ إِلاَّ خَیْراً حَتَّى مَاتَ عُمَرُ فَکَانَتْ أَشْیَاءٌ فَفَعَلَ اَللَّهُ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ أُصِیبَ فُلاَنٌ فَمَا زِلْتُ بَعْدُ فِیمَا تَرَوْنَ دَائِباً أَضْرِبُ بِسَیْفِی صَبِیّاً حَتَّى کُنْتُ شَیْخاً.)
[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۸، صفحه ۳۴۸ (ج، [الإحتجاج] ، جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْمَسْجِدِ بَعْدَ أَنْ صَلَّى اَلْفَجْرَ ثُمَّ نَهَضَ وَ نَهَضْتُ مَعَهُ وَ کَانَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَتَّجِهَ إِلَى مَوْضِعٍ أَعْلَمَنِی بِذَلِکَ فَکَانَ إِذَا أَبْطَأَ فِی اَلْمَوْضِعِ صِرْتُ إِلَیْهِ لِأَعْرِفَ خَبَرَهُ لِأَنَّهُ لاَ یَتَقَارُّ قَلْبِی عَلَى فِرَاقِهِ سَاعَهً فَقَالَ لِی أَنَا مُتَّجِهٌ إِلَى بَیْتِ عَائِشَهَ فَمَضَى وَ مَضَیْتُ إِلَى بَیْتِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَلَمْ أَزَلْ مَعَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ وَ هِیَ وَ أَنَّا مَسْرُورَانِ بِهِمَا ثُمَّ إِنِّی نَهَضْتُ وَ صِرْتُ إِلَى بَابِ عَائِشَهَ فَطَرَقْتُ اَلْبَابَ فَقَالَتْ لِی عَائِشَهُ مَنْ هَذَا فَقُلْتُ لَهَا أَنَا عَلِیٌّ فَقَالَتْ إِنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ رَاقِدٌ فَانْصَرَفْتُ ثُمَّ قُلْتُ اَلنَّبِیُّ رَاقِدٌ وَ عَائِشَهُ فِی اَلدَّارِ فَرَجَعْتُ وَ طَرَقْتُ اَلْبَابَ فَقَالَتْ لِی عَائِشَهُ مَنْ هَذَا فَقُلْتُ أَنَا عَلِیٌّ فَقَالَتْ إِنَّ اَلنَّبِیَّ عَلَى حَاجَهٍ فَانْثَنَیْتُ مُسْتَحْیِیاً مِنْ دَقِّیَ اَلْبَابَ وَ وَجَدْتُ فِی صَدْرِی مَا لاَ أَسْتَطِیعُ عَلَیْهِ صَبْراً فَرَجَعْتُ مُسْرِعاً فَدَقَقْتُ اَلْبَابَ دَقّاً عَنِیفاً فَقَالَتْ لِی عَائِشَهُ مَنْ هَذَا فَقُلْتُ أَنَا عَلِیٌّ فَسَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لَهَا یَا عَائِشَهُ اِفْتَحِی لَهُ اَلْبَابَ فَفَتَحَتْ فَدَخَلْتُ فَقَالَ لِیَ اُقْعُدْ یَا أَبَا اَلْحَسَنِ أُحَدِّثْکَ بِمَا أَنَا فِیهِ أَوْ تُحَدِّثْنِی بِإِبْطَائِکَ عَنِّی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ حَدِّثْنِی فَإِنَّ حَدِیثَکَ أَحْسَنُ فَقَالَ یَا أَبَا اَلْحَسَنِ کُنْتُ فِی أَمْرٍ کَتَمْتُهُ مِنْ أَلَمِ اَلْجُوعِ فَلَمَّا دَخَلْتُ بَیْتَ عَائِشَهَ وَ أَطَلْتُ اَلْقُعُودَ لَیْسَ عِنْدَهَا شَیْءٌ تَأْتِی بِهِ مَدَدْتُ یَدِی وَ سَأَلْتُ اَللَّهَ اَلْقَرِیبَ اَلْمُجِیبَ فَهَبَطَ عَلَیَّ حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ مَعَهُ هَذَا اَلطَّیْرُ وَ وَضَعَ إِصْبَعَهُ عَلَى طَائِرٍ بَیْنَ یَدَیْهِ فَقَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَیَّ أَنْ آخُذَ هَذَا اَلطَّیْرَ وَ هُوَ أَطْیَبُ طَعَامٍ فِی اَلْجَنَّهِ فَأَتَیْتُکَ بِهِ یَا مُحَمَّدُ فَحَمِدْتُ اَللَّهَ کَثِیراً وَ عَرَجَ جَبْرَئِیلُ فَرَفَعْتُ یَدِی إِلَى اَلسَّمَاءِ فَقُلْتُ اَللَّهُمَّ یَسِّرْ عَبْداً یُحِبُّکَ وَ یُحِبُّنِی یَأْکُلْ مَعِی هَذَا اَلطَّائِرَ فَمَکَثْتُ مَلِیّاً فَلَمْ أَرَ أَحَداً یَطْرُقُ اَلْبَابَ فَرَفَعْتُ یَدِی ثُمَّ قُلْتُ اَللَّهُمَّ یَسِّرْ عَبْداً یُحِبُّکَ وَ یُحِبُّنِی وَ تُحِبُّهُ وَ أُحِبُّهُ یَأْکُلْ مَعِی هَذَا اَلطَّائِرَ فَسَمِعْتُ طَرْقَکَ لِلْبَابِ وَ اِرْتِفَاعَ صَوْتِکَ فَقُلْتُ لِعَائِشَهَ أَدْخِلِی عَلِیّاً فَدَخَلْتَ فَلَمْ أَزَلْ حَامِداً لِلَّهِ حَتَّى بَلَغْتَ إِلَیَّ إِذْ کُنْتَ تُحِبُّ اَللَّهَ وَ تُحِبُّنِی وَ یُحِبُّکَ اَللَّهُ وَ أُحِبُّکَ فَکُلْ یَا عَلِیُّ فَلَمَّا أَکَلْتُ أَنَا وَ اَلنَّبِیُّ اَلطَّائِرَ قَالَ لِی یَا عَلِیُّ حَدِّثْنِی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ لَمْ أَزَلْ مُنْذُ فَارَقْتُکَ أَنَا وَ فَاطِمَهُ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ مَسْرُورِینَ جَمِیعاً ثُمَّ نَهَضْتُ أُرِیدُکَ فَجِئْتُ فَطَرَقْتُ اَلْبَابَ فَقَالَتْ لِی عَائِشَهُ مَنْ هَذَا فَقُلْتُ لَهَا أَنَا عَلِیٌّ فَقَالَتْ إِنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ رَاقِدٌ فَانْصَرَفْتُ فَلَمَّا صِرْتُ إِلَى اَلطَّرِیقِ اَلَّذِی سَلَکْتُهُ رَجَعْتُ فَقُلْتُ اَلنَّبِیُّ رَاقِدٌ وَ عَائِشَهُ فِی اَلدَّارِ لاَ یَکُونُ هَذَا فَجِئْتُ فَطَرَقْتُ اَلْبَابَ فَقَالَتْ لِی مَنْ هَذَا فَقُلْتُ أَنَا عَلِیٌّ فَقَالَتْ إِنَّ اَلنَّبِیَّ عَلَى حَاجَهٍ فَانْصَرَفْتُ مُسْتَحْیِیاً فَلَمَّا اِنْتَهَیْتُ إِلَى اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِی رَجَعْتُ مِنْهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَجَدْتُ فِی قَلْبِی مَا لَمْ أَسْتَطِعْ عَلَیْهِ صَبْراً وَ قُلْتُ اَلنَّبِیُّ عَلَى حَاجَهٍ وَ عَائِشَهُ فِی اَلدَّارِ فَرَجَعْتُ فَدَقَقْتُ اَلْبَابَ اَلدَّقَّ اَلَّذِی سَمِعْتَهُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَسَمِعْتُکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَنْتَ تَقُولُ لَهَا أَدْخِلِی عَلِیّاً فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَبَیْتِ إِلاَّ أَنْ یَکُونَ اَلْأَمْرُ هَکَذَا یَا حُمَیْرَاءُ مَا حَمَلَکِ عَلَى هَذَا فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اِشْتَهَیْتُ أَنْ یَکُونَ أَبِی یَأْکُلُ مِنَ اَلطَّیْرِ فَقَالَ لَهَا مَا هُوَ بِأَوَّلِ ضِغْنٍ بَیْنَکِ وَ بَیْنَ عَلِیٍّ وَ قَدْ وَقَفْتُ عَلَى مَا فِی قَلْبِکِ لِعَلِیٍّ إِنَّکِ لَتُقَاتِلِینَهُ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ تَکُونُ اَلنِّسَاءُ یُقَاتِلْنَ اَلرِّجَالَ فَقَالَ لَهَا یَا عَائِشَهُ إِنَّکِ لَتُقَاتِلِینَ عَلِیّاً وَ یَصْحَبُکِ وَ یَدْعُوکِ إِلَى هَذَا نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِی فَیَحْمِلُونَکِ عَلَیْهِ وَ لَیَکُونَنَّ فِی قِتَالِکِ لَهُ أَمْرٌ تَتَحَدَّثُ بِهِ اَلْأَوَّلُونَ وَ اَلْآخِرُونَ وَ عَلاَمَهُ ذَلِکِ أَنَّکِ تَرْکَبِینَ اَلشَّیْطَانَ ثُمَّ تُبْتَلَیْنَ قَبْلَ أَنْ تَبْلُغِی إِلَى اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِی یُقْصَدُ بِکِ إِلَیْهِ فَتَنْبَحُ عَلَیْکِ کِلاَبُ اَلْحَوْأَبِ فَتَسْأَلِینَ اَلرُّجُوعَ فَیَشْهَدُ عِنْدَکِ قَسَامَهُ أَرْبَعِینَ رَجُلاً مَا هِیَ کِلاَبُ اَلْحَوْأَبِ فَتَصِیرِینَ إِلَى بَلَدٍ أَهْلُهُ أَنْصَارُکِ هُوَ أَبْعَدُ بِلاَدٍ عَلَى اَلْأَرْضِ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ أَقْرَبُهَا إِلَى اَلْمَاءِ وَ لَتَرْجِعِینَ وَ أَنْتِ صَاغِرَهٌ غَیْرُ بَالِغَهٍ إِلَى مَا تُرِیدِینَ وَ یَکُونُ هَذَا اَلَّذِی یَرُدُّکِ مَعَ مَنْ یَثِقُ بِهِ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّهُ لَکِ خَیْرٌ مِنْکِ لَهُ وَ لَیُنْذِرَنَّکِ مَا یَکُونُ اَلْفِرَاقُ بَیْنِی وَ بَیْنَکِ فِی اَلْآخِرَهِ وَ کُلُّ مَنْ فَرَّقَ عَلِیٌّ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ بَعْدَ وَفَاتِی فَفِرَاقُهُ جَائِزٌ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ أَنْ یَکُونَ مَا تَعِدُنِی فَقَالَ لَهَا هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَیَکُونَنَّ مَا قُلْتُ حَتَّى کَأَنِّی أَرَاهُ ثُمَّ قَالَ لِی قُمْ یَا عَلِیُّ فَقَدْ وَجَبَتْ صَلاَهُ اَلظُّهْرِ حَتَّى آمُرَ بِلاَلاً بِالْأَذَانِ فَأَذَّنَ بِلاَلٌ وَ أَقَامَ اَلصَّلاَهَ وَ صَلَّى وَ صَلَّیْتُ مَعَهُ وَ لَمْ نَزَلْ فِی اَلْمَسْجِدِ .)
پاسخ دهید