یکی از مباحثی که این روزها زیاد مطرح میشود این است که از امام صادق سلام الله علیه رسیده است که هر پرچمی قبل از قیامِ حضرت ولی عصر ارواحنا فداه بلند شود، آن طاغوت است و محکوم به شکست است و… مثلاً به مسئولِ کانال ناقابلِ حقیر پیغام داده بودند که همهی حرفهایی که فلانی میزند صغروی است، ابتدا شما حکومتِ اسلامی را ثابت کنید، بعد این حرفها را بزنید. این بحث در جاهای مختلف زیاد مطرح میشود، که از امام صادق علیه السلام روایاتی داریم، از ائمه علیهم السلام روایاتی داریم که اصلِ قیام طاغوت است، و شما نگاه کنید که توانِ امریکا و اسرائیل و لیبرالها و سکولارها این اندازه زیاد نیست که توانِ این زیاد است، آنها حداکثر میتوانند به ما موشکِ هستهای بزنند، ولی این میگوید شما طاغوت هستید! اصلاً دیگر نیازی نیست موشک بزنند. قدرتِ تخریبیِ این صدها برابرِ هستهای است! صدها برابرِ بمبِ هیدروژنی است؛ اتّفاقاً پاسخِ آن هم خیلی ساده است. بنده در سه بخش ان شاء الله دفاع از حکومتی باشد که امید داریم ان شاء الله پرچمِ آن به دست حضرت ولی عصر ارواحنا فداه برسد.
نکتهی اول: مگر به ما دستور دادهاند که در صورتی که علمِ فهمِ روایات را نداریم برویم روایات را بخوانیم و عمل کنیم؟ چرا شما به مرجع تقلید رجوع میکنید؟ پس نکتهی اول این است که رجوع به روایت و تحلیل روایت کارِ هر کسی نیست، فکر بنده مانند یهودیها نیست که بگویم فقط یک ژن خاص لازم است، برای یک طبقهی خاصی، برای یک فامیل خاص، نه! هر کسی استعداد داشته باشد و حدود پنجاه سال هم وقت بگذارد و او هم تمحض داشته باشد میتواند، اینطور نیست که فقط یک عدّهی خاص بتواند، همه میتوانند ولی یک زحمتِ طولانی دارد، کما اینکه استعداد پزشک شدن در همه نیست. پس این نکتهی اول؛ طرف میگوید از امام صادق علیه السلام روایت داریم، اصلاً اینکه آیا این روایت هست یا نیست، منظورِ روایت چیست؟ ناظر به شخصِ خاص است یا کلّی است؟ همینطوری که نیست. همهی اینها مبانی دارد، پس این نکتهی اول. روایت داریم که امام صادق علیه السلام فرمودهاند قیام قبل از ظهور… آقا شما مابقیِ روایات را هم در آن موضوع دیدهاید؟ صلاحیّتِ تحلیل داری؟ مثلاً من نمیتوانم بروم بگویم راجع به این واکسن HPV مناظره میکنم، من که صلاحیّت ندارم، باید یک شخصی که صلاحیّتِ علمی در این رشته دارد، صدر و ذیلِ موضوع را بداند حرف بزند، حالا یا موافق است و یا مخالف، به من ربطی ندارد. پس نکتهی اول این است.
نکتهی دوم: برای ما اتّفاق افتاده است که بیمار داشتهایم، یکی از پزشکان گفت که باید همین فردا عمل جرّاحی شود، پزشکِ دیگری گفت اگر جرّاحی کنید قطعاً او خواهد مُرد، باید مثلاً یک دورهی درمانیِ کورتون داشته باشد، یک پزشکِ دیگری هم حالتِ سومی گفت؛ یکی از دکترهای گیاهی هم مقدارِ زیادی گیاهِ دارویی داد و گفت: اینها را دم میکنید و خوب میشود! سه مدل شد! آیا کسی میگوید که آن پزشکی که گفت جرّاحی درست گفته است، آن دیگری که گفت کورتون بزنید هم لعنت الله علیه و حشره الله مع الابلیس… مسلّماً کسی اینطور نمیگوید، ممکن است دو طبیب یا دو فقیه یا دو کارشناس در یک مسئله اختلاف نظر داشته باشند، حتّی اگر بیمار بمیرد پزشکی که خطای پزشکی کرده است را قاتل حساب نمیکنند، اگر بنا بر این بود کسی جرأت نمیکرد پزشکی کند، چون ممکن بود بیمار در جرّاحی از دنیا برود و او را اعدام میکردند!
ما در پزشکی خطای تحلیل را میپذیریم، در فتوا هم همین است! اگر میگفتند هر کسی فتوایی که میدهد دقیقاً همان چیزی باشد که اگر امام زمان سلام الله علیه میآمدند همان را میفرمودند، او جایزه میگرفت، اما اگر غلط میگفت علیه لعنه الله و الملائکه أجمعین و او را با صورت به جهنّم میاندازند، دیگر کسی جرأت میکرد که فتوا بدهد؟ دو فقیه؛ یک فقیه میگوید از نظر من قیام قبل از قیام امام زمان ارواحنا فداه حرام است، یک فقیه میگوید از نظر من در مجموع حرام نیست، گر هردو مجتهد باشند ممکن است یکی از آنها یا هردوی آنها اشتباه کنند، ولی مؤاخذه نمیشوند. فرض کنید که مراجع میگویند قیام قبل از قیام امام زمان ارواحنا فداه حرام است، آن دیگری میگوید مرجعِ ما فرموده است که حرام نیست و مستحب است. اگر کسی بگوید، نخیر! نمیشود، یعنی اصلاً سیستمِ اجتهاد، سیستمِ کارشناس را زیر سوال برده است. چه کسی گفته است که باید مرجعِ ما مانندِ مرجعِ شما حرف بزند؟ طبیعی است که مراجع اختلاف نظر دارند؛ چطور همه جا نظر کارشناسی مورد قبول است، به اینجا که میرسیم میگوید: یک روایت از امام صادق علیه السلام داریم که قیام قبل از قیام حضرت حجّت سلام الله علیه حرام است! میگوییم: این مجتهد است و نظر داده است، فرض کنید که شما نظرِ اجتهادیِ او را هم نپذیرفتید، شما که میگویم یعنی آن مرجعِ دیگر، یکی در سطحِ او، نپذیر! مگر قرار بر این بوده است که نظرِ همه یکی باشد؟ اگر اینطور بود که معنی نداشت ما این همه مرجع تقلید داشته باشیم. این هم پاسخِ دوم!
پاسخ سوم: چه کسی گفته است آن روایاتی که امام صادق علیه السلام فرمودهاند قبل از قیام امام زمان ارواحنا فداه قیام نکنید، ناظر به قیامهای برای امر به معروف است؟ یعنی امر به معروف در زمان غیبت حرام است؟ قیام میکردند برای اینکه ادّعا میکردند ما امام هستیم، فرض کنید بلاتشبیه مرحوم امام سال ۴۲ که قیام میکردند، میفرمودند من امام سیزدهم هستم! آن وقت طبق ادلّهی ما، طبق عقاید قطعیِ ما این میشد طاغوت! قیامهایی که صورت میگرفت، امامزادهها خودشان را امام میدانستند، بد نیست که انسان کمی هم تاریخ بداند! لذا امام معصوم را تخطئه میکردند، کتک میزدند، زندان میانداختند، شکنجه میکردند، مشخّص است که طاغوت است، چه کسی گفته است که اگر برای نهی از منکر هم قیام کنید همان شرایط را دارد؟ چه دلیلی دارد؟کدام مرجع تقلیدی؟ ممکن است قلیلی گفته باشند، اما کجا اکثریّت گفتهاند نهی از منکر تا قیام امام زمان ارواحنا فداه حرام است؟ اگر قیامی برای احقاقِ حقوقی که دین فرموده است صورت بگیرد، امر به معروف و نهی از منکر، چه دلیلی برای حرمتِ این داریم؟ یعنی در راستای امامت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشد، نه بالاتر و همعرض. خوبهای کسانی که زمان ائمه علیهم السلام قیام میکردند اینطور بودند که مادرشان میآمد به امام صادق علیه السلام عرض میکرد، نستجیربالله چون تو حسودی میکنی فرزندِ من طرفدار دارد از او حمایت نمیکنی! مشخص است که این در راستای دستورِ امام نیست. اما اگر قیامی برای اعلای کلمهی حق در راستای دستوراتِ معصومین علیهم السلام صورت بگیرد، نه همعرض یا بالاتر از معصوم، اصلاً اینها چه ربطی به یکدیگر دارد؟ اینها اصلاً به هم ربطی ندارند، دو فازِ مختلف است.
نکتهی بعدی: چه کسی گفته است که اکثرِ آقایان قیام قبل از قیام امام زمان ارواحنا فداه را حرام میدانند؟ این آمار از کجا آمده است؟ تازه عرض کردم که اگر اکثریّت هم باشد فرقی نمیکند، چون اگر یک مجتهد نظر بدهد کفایت میکند، ولی چه کسی گفته است اکثریّت؟ مثلاً مرحوم ملّا احمد نراقی که فقیه برجسته است، نوزده جلد«مستند الشّیعه» دارد، مرحوم آقا سید عبدالحسین لاری و دیگران و دیگران و دیگران که فراوان هستند، لیستِ آنها کتاب شده است، اینها چه هستند؟ آخری از همه مهمتر است، این نشان میدهد که این جریان کلاً در هپروت هستند، همهی اینها برای این است که جبههی حق را یاری نکنند.
پاسخ دهید