«إِنَّمَا کُنْتُ جَاراً»[۱] من همسایه‌ی شما بودم؛ «جَاوَرَکُمْ‏ بَدَنِی‏» بدن من همسایه‌ی شما بود و گرنه نه در روز روح من با شما بود، نه در شب روح من با شما بود. نه مثل شما آن‌طور عبادت می‌کنم، نه این مدلی که شما خرج می‌کنید، خرج می‌کنم نه این‌طور که شما تعلّل می‌کنید، تعلّل می‌کنم. من برای جای دیگری بودم «فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ حَتَّى‏ مَنَ‏ عَلَیْنَا بِکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ‏»[۲] بعداً می‌فهمید من چه کسی هستم. بعدها که زیاد بن أبیه سر می‌بُرید یا حجّاج سر می‌بُرید -که آن وعده‌ها را امیر المؤمنین داده بود- آن‌ها و بچّه‌های آن‌ها تأسّف می‌خوردند.

یکی از ظلم‌های جدّی جریان غیر شیعه به حضرت خدیجه این بود که باید برای نفر اوّل شدن عایشه در جهان اسلام، رقبای او را از سر راه برمی‌داشتند. لذا کاری کردند که حتّی نگاه شیعیان نسبت به خدیجه‌ی غرّا، خدیجه‌ی کبری (سلام الله علیها) نگاه یک پیرزن چند بار ازدواج کرده است که نه قبل از پیامبر چند بار ازدواج کرد و نه پیرزن بود. آنچه تبلیغ شد، سعی شد تنها قوّت خدیجه پول‌‌دار بودن او باشد. چرا؟ برای این‌که در بین همسران پیامبر هر کسی فرزنددار شد، فرزند او از بین رفت، یک نفر بود که فرزنددار شد و رسول خدا می‌فرمود: فرزندان علی فرزندان من هستند و اهل بیت این خط را دنبال می‌کردند. شما شنیدید در آن ماجرا حضرت موسی بن جفعر (سلام الله علیه) فرمودند: پدر ما است که یابن رسول الله می‌گویی. کسی بخواهد در رحم او زهرای مرضیه تربیت کند، این نمی‌تواند هر کسی باشد. آن هم زهرای مرضیه‌ (سلام الله علیها) که امیر المؤمنین مثل شاگرد در مقابل او بنشیند، کلمات او را یادداشت کند، این نمی‌شود به این سادگی باشد.

یک جایی باید مفصّل بحث بشود آیات زیادی داریم خداوند برای این‌که عیسی به دنیا بیاید -به سوره‌ی آل عمران رجوع کنید، می‌بینید- چه تشریفاتی قائل است تا مریم به دنیا بیاید، هر کسی لیاقت ندارد مادر عیسی باشد که عیسی (سلام الله علیه علی نبیّنا و آله و علیه السّلام روحی له الفداه) یکی از سربازان امام زمان است. جالب است که شیعه و سنّی این را قبول دارند. حتّی وهابی‌هایی مثل البانی می‌گویند: مهدی (سلام الله علیه) ظهور کنند، عیسی پشت سر او به نماز اقتدا می‌کند. او یک سرباز امام زمان است و آن کسی که قرار است مِشکات امامت بشود، یعنی ظرف امامت شود زهرای مرضیّه است. یک نفر باید در این شرایط بیاید، زهرای مرضیّه را به این دنیا بیاورد، به عنوان امّ فاطمه نسبت پیدا کند. خیلی چیز عجیبی است، حیرت‌انگیز است.

 

پی نوشت ها


[۱]– نهج البلاغه، ص ۲۰۷٫

[۲]– بحار الأنوار، ج ‏۹۹، ص ۱۳۰٫