محضر امام کاظم (سلام الله علیه) و امام رضا (علیه الصّلاه و السّلام) آمدند. آن وقت که مردم از فیزیک چیزی نمی‌فهمیدند که حضرت بخواهد این را این‌طور رد کند. حضرت فرمود: خدا لعنت کند کسانی را که بستند به پیغمبر ما آنچه را که بستند. رسول خدا فرمود: خداوند علی اعلا، خداوند عزّ و جلّ فرشته‌ای را مأمور کرده است که کار او این است که بلندگوی دعوت برای استغفار است. می‌آید به مردم می‌گوید که ثلث آخر شب است بلند شوید و عبادت کنید.

حدیث که لزوماً حرف پیغمبر نیست، باید به سراغ معصوم بروید ببینید که این بوده است یا نبوده است. این‌قدر فراوان روایات داریم که آمدند محضر معصوم پرسیدند. بعضی‌ها را معصوم تأیید فرموده است و بعضی‌ها را هم گفته نیست و بعضی‌‌ها را هم گفته است که این‌طور نیست و آن‌طور است. لذا اگر بگویید قرآن و سنّت مشکل حل نمی‌شود. چون همان‌طور که در قرآن اختلاف می‌کنند در سنّت هم اختلاف می‌کنند. شما آخر سر باید به در خانه‌ی یک نفر بروید، وگرنه همین مسجد، همین بزرگواران اهل علم ممکن است یک آیه را دو شکل معنی کنند و اختلاف پیدا کنند و در استدلال نتوانند یکدیگر را قانع کنند. داعشی‌ها هم با همین قرآن دارند مردم را تکّه پاره می‌کنند. قرآن جلد دو که ندارند، فهم آن‌ها خطا است ولی هر چه شما بگویید به این راحتی قبول نمی‌کند. بالاخره باید یک جا رجوع کنید. لذا پیغمبر اکرم نفرمود قرآن و سنّت، فرمود قرآن و اهل بیت. خود قرآن را هم باید بروید از اهل بیت بپرسید.

حالا من نمی‌خواهم وارد این شوم ‌که مخاطب قرآن چه کسی است، ولی اگر اختلاف کردید صریح آیه‌ی قرآن است که: «لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ»[۱] اختلاف در فهم پیدا شد یک نفر حق دارد که بگوید این درست است و آن درست نیست و آن پیغمبر است، آن امام معصوم است. این را پیامبر انجام دادند و بارها فرمودند. چهار یا پنج دفعه فقط ثقلین را فرمودند. در احادیث دیگر هم فرمودند. این را طور دیگری هم فرمودند، مثلاً «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَمَثَلِ سَفِینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق‏»[۲] که کارخانه‌ی حدیث سازی سعی کرد این را به سنّت تبدیل کند.

 


[۱]– سوره‌ی نحل، آیه ۶۴٫

[۲]– بحار الأنوار، ج ‏۲۳، ص ۱۲۴٫