امیر المؤمنین علیه السّلام امام این مردم نبود. یک فقیه از فقهای صحابه بود که آمده بود و به حکومت رسیده بود؛ همین. اصلاً مردم امیر المؤمنین علیه السّلام را فراموش کرده بودند. اگر امیر المؤمنین ضدّ عثمان نبود، منتقد عثمان نبود، اگر کسی نبود که مدام باغ وقف کرده بود، چاه کنده بود و وقف کرده بود، او را به عنوان مصلح اجتماعی میشناختند، اگر امیر المؤمنین علیه السّلام اینطور نبود که درِ خانهی او نمیرفتند. هم ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه میگوید و هم معاویه میگوید. این مطلب در کتاب وقعه الصّفین آمده است. نویسندهی وقعه الصّفین در سال ۲۱۲ فوت شده است. این کتاب، بسیار قدیم است. میگوید: «خلفا لَا یُطْلِعَانِهِ عَلَى سِرِّهِمَا»[۱] اصلاً او را در حکومت راه نمیدادند. این ادّعای وزیر بود، وزیر بود را تمام کنید که بعضیها خودشان ساختهاند. حضرت ۲۵ سال حکومت کرده چند مرتبه مشورت داده است؟ حضرت از جامعه فراموش شده بود. در اواخر حکومت عثمان که اصلاً حضرت را بیرون کرده بودند و او بیرون از مدینه در باغهای اطراف مدینه زندگی میکرد. وزیر کجا بود؟ مشاور کجا بود؟! حضرت به نسبت روزهای زندگی خود که هشت، نه هزار روز همزمان با خلفا زندگی کرده است، چند مشورت به آنها داده است؟ ما چند مسئله داشتیم؟ چرا این سردار بزرگ اسلام در جنگها شرکت نکرده است؟ در زمان پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چه کسی از امیر المؤمنین علیه السّلام پهلوانتر بوده است؟ در این ۲۵ سال چه کرده است؟
[۱]- وقعه صفین، النص، ص ۱۲۰٫
پاسخ دهید