شما فعلاً اخبار را این‌طور دارید- می‌گویند که: بیعت ابوبکر فلته بود، فلته یعنی چه بود؟ هنوز بدن مبارک پیغمبر روی زمین بود، ما به خود آمدیم دیدیم که با یک نفر بیعت شد، یک عدّه آدم به خیابان آمدند، چماق به دست یک به یک از مردم بیعت گرفتند، اصلاً مردم همه آچ مز شدند. خیلی از اصحاب اصلی این طرف و آن طرف بودند، در شهرهای مختلف بودند؛ یک دفعه غافلگیر شدند، پشیمان شدیم. دیدید چقدر مصیبت کشیدیم؟ دیدید چقدر را به اسم مرتد کشتند؟ این می‌شود فلته.  این‌جا شما انصافاً توقّع دارید خلیفه چه بگوید؟ بگوید: فلته کجا بود، برترین فرد بعد از پیغمبر، یار غار و اصحاب سرّ و پدر خانم پیغمبر و … این را توقّع داشتید بگوید: چه کسی گفته است، فلته کجا بود؟ الحمدلله بهترین دولت اسلامی است. مگر الآن نمی‌گویند. الآن بروید بپرسید مردم می‌گویند: ضرب المثل حکومت‌های اسلامی حکومت دو خلیفه‌ی اوّل است. برادران اهل سنّت این‌طور می‌گویند. خوب این‌جا توقّع این بود که خلیفه‌ی دوم که خود او هم در ماجرا بود، بگوید: چه کسی گفت: فلته بود، پشیمان شدیم، باید این را می‌گفت. بهترین دولت آمد. افضل افراد آمد. این را نگفت، گفت: «بلی إنما کانت ابی بکر فلته و قلاه المسلمین شرها» ۲۴:۰۰ «إِنَّمَا کَانَتْ بَیْعَهُ أَبِی بَکْرٍ فَلْتَهً … وَلَکِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا»[۱] شانسی که آوردیم این است که خدا شرّ آن را جلوگیری کرد، دامن شما را نگرفت.

 


[۱]– صحیح بخاری، ج ۸، ص ۱۶۸، ح ۶۸۳۰