در صحیح بخاری یک روایت است که ثلث آخر شب که میشود خداوند پایین و در آسمان دنیا میآید. حالا خود این جالب است که خدا پایین میآید یعنی چه؟ از بالا پایین میآید یعنی نبود و بعد میآید؟ بعد آسمان دنیا میآید آن بالا را چه کار میکند؟ آن بالا از خدا خالی میشود، این پایین پر میشود؟ قبلاً این پایین خالی بوده است و آن بالا پر بوده است؟ بعد میفرماید: «هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ فَأَستغْفِرَ لَهُ» آیا مستغفری است که بیاید استغفار کند و من او را بیامرزم. سائلی است که سؤال کند و من او را اجابت کنم.
امروز با ادبیات امروز که کمی نجوم الآن با آن وقت فرق کرده است بطلان آن از چند جهت واضح است. اوّلاً آن کسی که این را اینطور فهمیده است خدا را نفهیمده است. خدا میآید یعنی چه؟ نبود که میآید؟ چون میدانید این بیچارههای وهّابی عربستان قائل به این هستند که خدا محدود است. میگویند چون اگر خدا محدود نباشد جا برای بندگان او نمیماند. بالاخره باید از یک جهت تمام شود که بندگان هم یک جا باشند، چون برای خدا جسم قائل هستند. میگویند خدا در دنیا بیاید و دنیا پر شود ما کجا میرویم؟! پس ابعاد خدا باید محدود باشد، حداقل غیر از یک جهت. آن جهتی که در زمین میرود میگویند اشکالی ندارد. چون زمین را هم سطح فرض میکنند. میگویند خدا باید محدود باشد تا ما هم جا شویم.
حالا بحث زیاد است و نمیخواهم وارد آن بشوم. ولی آن کسی که میگوید خدا ثلث آخر شب به آسمان دنیا میآید، خدا پارتی بازی میکند و فقط به یک قسمت خاصّی میآید یا ثلث آخر شب همهی نقاط کره را باید برود؟ اگر خدای عادل است که نمیشود فقط یک جا بیاید و بگوید آیا گنهکاری است که من او را اجابت کنم و بعد برود. بقیّهی نقاط کره را هم باید برود، آنها هم هستند. یا دعوت را برمیدارد، میگویند نه، دعوت را برنمیدارد. ثلث آخر شب، الآن یک جایی در آن طرف دنیا صبح است، یک جایی عصر است، یک جایی ظهر است، یک جایی غروب است و یک جایی آخر شب است. الآن که ثلث آخر شب اینجا میآید دو دقیقهی بعد یک جای دیگر ثلث آخر شب است و چند دقیقهی بعد یک جای دیگر. ۲۴ ساعت باید کرهی زمین را دور بزند تا همه جا را پوشش دهد. ۲۴ ساعت که بگذرد میشود فردا، یعنی ثلث آخر شب دیشبی! یعنی یک بار آسمان دنیا بیاید به مشکل برمیخورد، باید دور کرهی زمین را بگردد و الآن گرفتار شده است!
پاسخ دهید