مهدی عبّاسی خیلی ادّعای عدالت داشت و سعی کرد زندانی‌های منصور دوانقی را آزاد بکند و در یک مجلسی که امد، این از آن مواردی است که نوع رفتار حضرت فرق دارد. فرمود: من نمی‌دانم که شما می‌خواهید چه کار بکنید، اموال مردم را نمی‌دهید؟ خوب برای او خیلی مهدی عبّاسی خیلی بد بود. گفت: ما اموال مردم را نمی‌دهیم؟ ما بخشنده هستیم. فرمود: فدک ما را نمی‌دهید -در کافی است- گفت: حالا فدک شما چیست؟ حضرت داستان فدک را فرمود، بعد فرمود: این غصب شده است. مهدی گیر کرد. بدهد، تأیید کرده است غصب شده است. غصب شده است، یعنی اوّلین خلیفه غاصب بوده است. ندهد، حضرت فرمود: اموال ما را نمی‌دهید. این هم گفت: ما اموال شما را نمی‌دهیم، بگذار یک بررسی بکنم. نداد. حتّی در یک نقلی امام را به زندان انداخت، این هم در منابع اهل سنّت وارد شده است که امیر المؤمنین را در خواب دید، به او عتاب کرد. ترسید و حضرت را آزاد کرد.