وقتی امیر المؤمنین بعد از جنگ جمل که اوّلین جنگ مسلما‌ن‌ها‌ با مسلمان‌ها‌ است، به کوفه تشریف آورد، مردم هنوز دچار تردید بودند -با آن توضیحاتی که ما قبلاً دادیم- عصمت امیر المؤمنین را متوجّه نمی‌شدند و هیچ یک از آن‌ها شیعه نبودند. سخت بود برای آن‌ها چرا داریم با مسلمان می‌جنگیم حضرت عدّه‌ای را می‌فرستاد سخنرانی بکنند، حرف‌های این‌ها مهم بود. سال گذشته رجوع بکنید عرض کردم یک‌جا امیر المؤمنین سخنرانی کرد، بعد فرمود: حسن جان شما بلند شو، حرف بزن. مگر بعد از علی لازم است؟ بله برای شما بعد از امیر المؤمنین لازم نیست که امیر المؤمنین را اسد الله الغالب می‌دانید، صاحب مقام ولایت کلیّه می‌دانی. برای کسی که امیر المؤمنین را یکی از اصحاب پیغمبر می‌داند و حالا می‌گوید: چطور این دارد با مسلمان‌ها می‌جنگد، لازم است افراد دیگری که وجهه دارند دفاع بکنند، گفت: حسن جان بلند شو، حرف بزن. حرف زد نشست، فرمود: ابن عبّاس حرف بزن. نشست. فرمود: عمار حرف بزن. نشست. گفت: مالک حرف بزن. یعنی هر کسی ممکن است یک نفر از این‌ها را قبول داشته باشد. لذا حرف زدن این یاران در مسیر امیر المؤمنین یک اعلام آمادگی است.