حالا امام محفل علمی دارد شاعر وارد می‌شود، فرمود: چادر بزنید، دخترها هم بیایند بنشینند، ام فروه نزدیک بنشیند.

امّ فروه مادر امام است، رحم مادر امام ویژه است، کسی که لیاقت پیدا کرده است بستر رشد امام معصوم بشود، حیرت‌انگیز است،‌ بُهت‌انگیز است. حضرت به احترام مادر خود اسم دختر خود را امّ فروه گذاشت.

این امّ فروه دختر امام صادق است. فرمود امّ فروه بنشیند. بعد به شاعر گفت: برای امّ فروه بخوان. شاعر که توانمندتر از امام صادق نیست، این یعنی هر جا و به هر اندازه که توانستی محفل بگیرید که این نباید فراموش شود.‌ بعد نکته این‌جا است که اهل‌بیت به هیچ وجه تحمّل روضه باز ندارند، گرچه خود آن‌ها روضه باز نقل کردند، که ما بفهمیم اهل بیت چه مصیبتی کشیدند. روضه بازهای که اهل بیت گفتند را هیچ کس توان بیان ندارد. امّا آن‌جایی که خود او در مقام شنونده است.

حضرت فرمود: برای امّ فروه بخوان، اصلاً انگار اهل بیت باروت هستند، زمانی که می‌خواهند روضه‌ی جدّ خود را بخوانند. شاعر یک مصرع گفت. گفت: «فَرْوُ»[۱] یعنی ای امّ فروه، «جُودِی» گریه کن، «بِدَمْعِکِ الْمَسْکُوب‏» با اشک فروان، همین. صدای گریه بلند شد، آمدند در خانه را زدند که چه شده است؟ یعنی این‌قدر اهل بیت آماده هستند، نیاز به روضه‌خوان ندارند، نیاز به شاعر ندارند، این درس است. این‌قدر دوران خفقان است، حضرت به جلوی در رفت گفتند: چه شده است که صدای گریه می‌آید؟ حضرت تقیه کرد. نمی‌تواند بگوید برای جدّ خود گریه می‌کنم، خفقان این است.

 

پی نوشت


[۱]ـ الکافی، ج ‏۸، ص ۲۱۶٫