کنش های زبان

زبان گاهی برای شروع باب گفتگو است، گاهی برای بیان احساسات درونی و گاهی  برای انتقال داده های علمی است.

زبان درتقسیمِ دیگری، سه قسم است:

 علمی ، ادبی و معمولی.

 زبانِ معمولی واژه هایش محدود است وتنوعِ واژگان ندارد.

زبان ادبی در درجه اول برای بیان احساسات است و مهم ترین ویژگی آن

شخصی شدن است. یعنی در آن هر کس، دارای سبک خاصی است که به سادگی می توان تشخیص داد، این بیت ازحافظ است یا سعدی.  زبان ادبی، تنوعِ واژگان داشته و فراز و فرود زیادی دارد.

زبان علمی: سعی ما این است که اندیشه های علمی خود را به دیگران منتقل  کنیم  و برای انتقال بهتر، باید به زبان علمی بنویسیم. مهم ترین اصل در این نثر فرانمایی است نه خود نمایی، در حالی که مهم ترین اصل در زبان ادبی که خود نمایی است.

 

 ویژگی های نثرِ معیار

۱ – نخستین ویژگیِ نثرِ معیار آن است که هدف اولیه اش انتقال مطلب باشد.

۲ – رابطه بین لفظ و معنا رعایت شود که نه اطناب مملّ باشد و نه ایجاز مخلّ برخلاف متن ادبی که اشکال ندارد همان محتوا را که در زبان علمی باید درنیم  صفحه بنویسیم درمتن ادبی درسه صفحه بنویسیم.

 نکته : گاهی توضیحاتِ اضافی ، امرِ بدیهی را هم مبهم می کند.

۳ – در زبان علمی، نباید از جملات سرگردان استفاده کرد. جملاتی مثل: عرضم به حضورتان که و … یا اینکه در مکتوبات گفته شود: تا یادم نرفته است بگویم، به عبارتی مقام گفتار و نوشتار باید معلوم باشد.

۴ – پرهیز از اصطلاحاتِ صنفی. باید احتمال بدهیم، غیر از صنفِ علمی ما نیز کتاب را بخواند، پس نباید از اصطلاحاتِ صنفی استفاده کرد.

۵ – در نثر علمی، نباید از زبان نواحی استفاده شود.

۶ – از اصطلاحاتی مثل: خواهران محترمه و سرعت مطمئنه اجتناب شود. مگر  واژگانی که جا افتاده اند مثل: هیات مدیره و هیات منصفه.

۷ – اجتناب از باستان گرایی.

 به جای مثال را که باستانی است، باید گفت: برای مثال.

۸ – پرهیز از نثر شاعرانه.

۹- پرهیز از واژه های لاتین، استفاده از واژه های فرنگی و لاتین نیز نامناسب است مگر واژه هایی مثل: تئوری، پروسه، یا دیالکتیک … که معادل دقیق فارسی ندارند. همچنین از واژه های عربی که معادل فارسی دارند بهتر است استفاده نشود.

۱۰ – زبان ساده باشد و از به کار بردن کلمات سنگین پرهیز شود.