«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]

«رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۲]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَى».[۳]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه با عظمت حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت مکرّم ایشان، علی الخصوص امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلّین صلواتی هدیه بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

عرض ادب و ارادت و خاکساری و التجاء و استغاثه، عرض استکانت و فقر به محضر پُرخیر و برکتِ حضرت بقیه‌ الله الأعظم روحی و ارواحُ مَن سِواهُ فِداه و عجّل الله تعالی فرجه الشریف صلوات دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

امروز سربازان قدیمی چهل سال سرباز و چهل سال نوکر امام زمان ارواحنا فداه در سوریه به شهادت رسیده‌اند، ان شاء الله خدای متعال آن‌ها را با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه محشور کند و پایان کار ما را هم شهادت در راه حضرت و رضایت حضرت، و به دستِ بدترین خلق خدا رقم بزند، صلوات دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.

مرور جلسات گذشته

عنوان بحث «سیر تکوّن عقاید شیعه» ‌است، شاید هشتاد جلسه‌ی دیگر بتوانم بگویم جهت انتخاب این بحث چه بوده است.

دائماً هجمه‌های فراوان و متعدد و پُرشماری از ابعاد مختلف، مذاهب مختلف، شیعیانِ غیرامامی، مستشرقین به سمت ما هست، و ما هم نمی‌پسندیم که بخواهیم مدام شبهه پاسخ دهیم. لذا این بحث را، که امسال سال سوم آن هست، شروع کردیم، شاید هر شب یا هر چند شب، عملاً به ده‌ها سؤال پاسخ می‌دهیم، ولی ادبیات ما پاسخ به شبهه نیست، درواقع می‌گوییم واقعه چگونه رخ داد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کرد و در ادامه هم چه اتفاقاتی رخ داد.

مثالی که زدیم این بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بلاتشبیه مانند آن قلمزنی که روی صفحه‌ی مسی، با هر یک چکشی که می‌زند، مدام تصویر را واضح‌تر می‌کند، قدم به قدم، نفس به نفس، قلم به قلم، کلمه به کلمه، حقایق را مطرح می‌کند.

اگر کسی تاریخ و روایات را ببیند به این «قدم به قدم»‌ و تعدد و تکثّر می‌رسد.

اولین تلاش گسترده‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در این جهت، مسئله‌ی ولایت و امامت است.

سال‌های گذشته توضیح داده‌ایم که چرا بحث ما از توحید شروع نشده است، چون بحث ما سیر تاریخی دارد و چون درگیری‌های بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، روزهای اول روی مسئله‌ی توحید نبود، و اصلاً درگیری‌های توحیدی بر اثر اختلاف نظر روی پیامبر و امام بوجود آمد، یعنی اینکه بجای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بعنوان مثال به سراغ بنی امیّه رفتند، آنوقت هزار اشکال توحیدی هم پیدا شد و دوباره دعوای بین شرک و توحید هم پا گرفت و فهم قرآن دچار اختلال شد. یعنی همه‌ی این‌ها بعداً اتفاق افتاد.

درست است که توحید اشرف معارف است، ولی توحید از مسیر غیرولایت به ثمر نمی‌نشیند، یعنی حاصل نمی‌شود و بدست نمی‌آید.

کافی است شما «کتاب التوحید»هایی که مسلمین نوشته‌اند را ورق بزنید، اصلاً از بعضی خزعبلات تعجّب می‌کنید.

این موضوع بدین معنا نیست که ما دیگران را در جبهه‌ی اهل توحید نمی‌دانیم، ما برادران اهل سنّت که هیچ، با این همه اشکال فاحش جدّی که به افکارشان هست، مسیحی و یهودی را هم جزو ادیان توحیدی می‌دانیم. قرآن کریم هم این‌ها را موحد می‌داند و هم این‌ها را نقد می‌کند.

نه اینکه بخواهم بگویم این‌ها در دنیا جزو مسلمانان و موحدان نیستند، هستند؛ اما اگر کسی بخواهد ببیند این توحید چقدر کار می‌کند و چقدر دقیق است و چقدر درست است و چقدر ثمربخش است و چقدر پاک‌کننده است و چقدر نجات‌بخش است، آنوقت گیرهای کار پیدا می‌شود.

اینکه «اهل بیت» را با زبان و لسان انحصار و حصر فرموده‌اند، اگر کسی بخواهد عبارت «بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ» را ترجمه‌ی فارسی کند، یعنی «فقط و فقط و فقط و فقط و جز این هم نیست که با ما و به برکت ما، بوسیله‌ی ما، با معلمی ما، با ولایت ما، خدا عبادت شده است». یا این روایت که «یَا عَلِیُّ! بِکَ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی»، یعنی هم ایمان و هم توحید با این‌ها شناخته شد، هم مؤمن با این‌ها شناخته شد. قدم به قدم.

بحث‌های امسال ماجرای وصایت بود و طهارت.

در موضوع طهارت آیه‌ی تطهیر را عرض کردیم و آیه‌ی مباهله را عرض کردیم و به وادی سدّ ابواب رسیدیم.

مسئله‌ی سدّ ابواب یک مسئله‌ی بسیار مهمّی است که چند جلسه راجع به آن حرف زدیم، آنچه گذشت را مختصر عرض می‌کنم که بحث را ادامه دهم.

اوایل حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در مدینه، که اختلاف است این واقعه زمان احد بوده است، سال بعد از احد بوده است، یا این حوالی.

دور مسجد پیغمبر حجراتی بود، در هر حجره خانواده‌ای زندگی می‌کرد، یک در از پشت به خیابان داشت و یک در هم به داخل مسجد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود که همانطور که علی برای من بمنزله‌ی هارون برای موسی است، از عوارض این موضوع این است که جز من و علی، یا جز من و علی و اهل بیت علی، کسی حق ندارد در مسجد بیتوته و اقامت و زندگی کند و زن و شوهر با هم در مسجد زندگی کنند.

زمان‌هایی هست که مردان و زنان به طهارت نیاز دارند و باید غسل کنند، این‌ها نمی‌توانند در مسجد باشند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این‌ها را از مسجد بیرون کرد و تمام درها را گِل گرفت و مسدود کرد و سدّ ابواب شد، فرمود: بجز درِ خانه‌ی علی.

فهم از این ماجرای بسیار مهم این است که این ادامه‌ی همان آیه‌ی تطهیر است، این‌ها مطهَّر هستند و حال طهارتشان هرگز نفی و نقض نمی‌شود. حکم خدا عوض نشده است، حکم خدا این است که ناپاک نمی‌تواند به مسجد بیاید، الآن هم همین است، منتها رسول خدا و علی و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین ناپاک نمی‌شوند، چون مطهّر هستند.

کسی که از هر رجسی مطهّر است، نتیجه این است که این آدم امام است.

آنجا عدّه‌ای مانند عباس عموی پیامبر گفتند: ما یک ناودان داریم که آب پشت بام ما به مسجد سرازیر می‌شود، اجازه بدهید این ناودان باشد. در نقلی پیامبر قبول کرد.

چون مشکل حکم شرعی است، حکم شرعی این است که تو غسل نکرده وارد مسجد نشوی.

بعداً عمر این ناودان را خراب کرد!

مسئله طهارت بود، بقیه مثل عباس و ابوبکر و عمر گفتند: اجازه بدهید در این دیوار یک سوراخ داشته باشیم که ببینیم هر وقت شما به مسجد آمدید ما هم بیاییم که نماز بخوانیم.

اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اجازه ندادند، چون پیامبر مطمئن بود که این‌ها کم کم این سوراخ را به در تبدیل می‌کنند.

عرض کردیم بعنوان مثال سیوطی گفت: این ماجرا آنقدر طریق دارد، که بیست طریق نزد من است، چون خوف اطاله دارم مابقی طرق را نمی‌گویم. سیوطی رساله‌ای به نام «شَدُّ الأثوَاب فِی سَدّ الأبواب» دارد، که امشب به آن رساله برمی‌گردیم. او در این رساله گفت که ماجرای سدّ ابواب متواتر و قطعی است.

از آنجایی که اگر کسی تاریخ را نگاه کند، تقریباً برای عمده‌ی روایات فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سعی کرده‌اند که یک ما به ازایی بسازند، مگر اینکه نمی‌شد، گفته‌اند این موضوع برای خلیفه اول هم رخ داده است، زمان یک پیامبر داشت از دنیا می‌رفت فرمود همه‌ی سوراخ‌ها را ببندید، بجز سوراخ ابوبکر را.

ما اصل این روایت را قبول نداریم، ولی الآن فعلاً فرض کنیم که مماشات می‌کنیم و می‌گوییم این سوراخ ماند، این سوراخ «خوخَهُ أبی‌بَکر» نام گرفت. بخاری و دیگران روایت نقل کرده‌اند.

بعد عدّه‌ای مانند ابن جوزی و ابن تیمیه پیدا شدند که گفتند ماجرای سدّ ابواب جعلی است، اصل این سوراخ است!

اینجا محققین اظهار نظر کرده‌اند، یک نفر سیوطی بود که عرض کردیم گفت اصلاً این موضوع متواتر است.

«ابن حجر عَسقَلانی» از سدّ ابواب می‌گوید

یک نفر «ابن حجر» است.

«ابن حجر عسقلانی» از آن کسانی است که محدث بزرگی است، می‌گویند بعد از رسالت رسول اکرم، نعمت بزرگ به جهان اسلام این است که بر سر سفره‌ی علم ابن حجر عسقلانی هستیم و امّت عیال ابن حجر عسقلانی هستند.

ابن حجر عسقلانی در سه جا درباره‌ی موضوع سدّ ابواب بحث کرده است.

یک مورد در شرح خود به صحیح بخاری که الان برای شما خواهم خواند، یک مورد در آنجایی که می‌خواست به ابن جوزی جواب بدهد که ابن جوزی بعضی از روایات مسند احمد را جعلی اعلام کرده است، او هم یک کتابی به نام «القول المسدد فی الذب عن المسند للإمام أحمد» نوشته است، درواقع این کتاب را در دفاع از «مسند احمد» نوشته است. اینجا مفصل از حدیث سدّ ابواب دفاع کرده است. یک جا هم «سراج قزوینی» به «احادیث مصابیح تبریزی» اشکال کرده است، آنجا هم از آن روایت دفاع کرده است.

من «شرح صحیح بخاری» ابن حجر عسقلانی را می‌خوانم.

می‌گوید به ابن عمر گفتند که نظر تو راجع به علی و عثمان چیست؟ عثمان مظلوم کشته شد و علی خون او را ریخت؟ یا حق با علی سلام الله علیه است؟ نظر شما چیست؟

(بیچاره امّتی که در این امور به سراغ عبدالله بن عمر رفته‌اند.)

می‌گوید: عبدالله بن عمر گفت: «أَمَّا عَلِیٌّ فَلَا تَسْأَلْ عَنْهُ أَحَدًا»[۴] درباره‌ی علی لازم نیست از کسی بپرسی، «وَانْظُرْ إِلَى مَنْزِلَتِهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ» برو ببین منزلت او نزد پیغمبر چیست.

یعنی چه؟ می‌گوید: «قَدْ سَدَّ أَبْوَابَنَا فِی الْمَسْجِدِ» درهای خانه‌های همه‌ی ما را بست «وَأَقَرَّ بَابَهُ» و درِ خانه‌ی علی را باز گذاشت.

«وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِیحِ» راویان این حدیث سطح بالایی دارند و در سطح راویان صحیح بخاری هستند، «إِلَّا الْعَلَاءَ» که او هم یحیی و دیگران گفته‌اند ثقه است. یعنی سند مشکلی ندارد.

«وَهَذِهِ الْأَحَادِیثُ یُقَوِّی بَعْضُهَا بَعْضًا» آنقدر این نقلِ ماجرای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه روایت دارد که این‌ها یکدیگر را تقویت می‌کنند، «وَکُلُّ طَرِیقٍ مِنْهَا صَالِحٌ لِلِاحْتِجَاجِ» همه‌ی طرق صالح است و می‌شود به آن احتجاج کرد، «فَضْلًا عَنْ مَجْمُوعِهَا» چه برسد به مجموعه‌ی این طرق.

«وَقد اورد بن الْجَوْزِیِّ هَذَا الْحَدِیثَ فِی الْمَوْضُوعَاتِ» ابن جوزی این روایت را جزو روایات جعلی کتاب موضوعات خود آورده است، بعد هم گفته است که این کار بخاطر خوخه است، آن درست است، پس این غلط است!

بعد گفته است «وَزَعَمَ أَنَّهُ مِنْ وَضْعِ الرَّافِضَهِ» شیعیان این حدیث را جعل کرده‌اند!

این کار عملاً فحش به سیوطی و ابن حجر است، یعنی این‌ها تشخیص نداده‌اند!

بعد می‌گوید: «وَأَخْطَأَ فِی ذَلِکَ خَطَأً شَنِیعًا» خطای خیلی شنیعی کرده‌ای، تو با این حرفی که زدی به همه‌ی دار و ندار ما در کتب حدیث فحش داده‌ای، «فَإِنَّهُ سَلَکَ فِی ذَلِکَ رَدَّ الْأَحَادِیثِ الصَّحِیحَهِ بِتَوَهُّمِهِ الْمُعَارَضَهَ» تو با توهّم حرف می‌زنی.

بعد می‌گوید: اصلاً چه لزومی داشت که تو بگویی این هست و آن جعلی است؟

ما شیعیان که اصلاً خوخه‌ی ابوبکر را قبول نداریم، اما اگر این‌ها هم بخواهند قبول کنند، می‌گوید: چه لزومی دارد که بگویی سدّ ابواب جعلی است؟

بعد اینطور جمع‌بندی می‌کند: «وَمُحَصَّلُ الْجَمْعِ أَنَّ الْأَمْرَ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ وَقَعَ مَرَّتَیْنِ فَفِی الْأُولَى اسْتُثْنِیَ عَلِیٌّ لِمَا ذَکَرَهُ وَفِی الْأُخْرَى اسْتُثْنِیَ أَبُو بَکْرٍ» من می‌گویم سدّ ابواب دو بار رخ داده است، در مورد اول درِ خانه‌ی علی استثناء شده است، در مورد دوم سوراخ یا پنجره یا دریچه‌ی ابوبکر، «وَلَکِنْ لَا یَتِمُّ ذَلِکَ» این حرف من تمام نیست، «إِلَّا بِأَنْ یُحْمَلَ مَا فِی قِصَّهِ عَلِیٍّ عَلَى الْبَابِ الْحَقِیقِیِّ» ماجرای سدّ ابواب علی برای درِ حقیقی بود، این در را حقیقتاً باز بگذار و مابقی درها را حقیقتاً ببند. یعنی علی حقیقتاً طهارت دارد و بقیه هم حقیقتاً دائم الطهاره نیستند، «وَمَا فِی قِصَّهِ أَبِی بَکْرٍ عَلَى الْبَابِ الْمَجَازِیِّ»، همانطور که گفته شده است خوخه، یک سوراخ، یک دریچه‌ای است، که پیغمبر می‌خواست بگوید او در حد یک سوراخ از بقیه جلوتر است.

این جمع‌بندی ابن حجر عسقلانی است، بعد از ششصد سال تلاش برای انکار فضائلِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه براحتی می‌توانست روایت را تکذیب کند؛ اما ببینید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کرده است که نتوانستند این کار را کنند.

بعد گفته است که خوب است من هم چیزی بگویم…

قبل از اینکه بگویم، آقای دیگری هم کمک کرده است، اسم این شخص «قَسطَلانی» است که یکی از شارحان صحیح بخاری است، کتاب او خیلی سنگین است، اسم شرح او «ارشاد الساری» است، می‌گوید: بعضی از علما گفته‌اند که اصلاً ابوبکر خانه‌ای نزدیک مسجد نداشت!

آقایان تلاشی کرده‌اند که بگویند ابوبکر خانه‌ای در همسایگی مسجد بوده است!

با این حال طمع را ببینید، می‌گوید: ما با یک در و یک سوراخ طرف هستیم.

در مورد در می‌گویند لابد پیامبر خواسته است که فاطمه زهرا راحت‌تر به مسجد بیاید، لابد آن سوراخ هم اشاره به این موضوع بود که ابوبکر بعد از من خلیفه است!!!

یعنی این پیغمبر نمی‌توانست عادی بگوید؟ آیا این اهانت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نیست؟ «وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»،[۵] بعد از موارد تبلیغ پیامبر این سوراخ است؟!

این کار بازی با روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.

ما اصل ماجرای خوخه را جعل می‌دانیم و این‌ها جعل نمی‌دانند، اشکالی ندارد، اما شما از در که ورود و خروج انسان‌ها معلوم است هیچ چیزی نفهمیده‌اید و از سوراخ «خلافت» فهمیده‌اید؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در همان ماجرای سدّ ابواب توضیح داد، خانه‌ی خدا که دست موسی و هارون بود باید طاهر می‌بود، «أنَّ عَلِیاً مِنِّی بمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِن مُوسَى»، لذا اینجا باید پاک باشد، جز ما پاک‌ها کسی نمی‌تواند همیشه به مسجد بیاید. منطق این کار کاملاً روشن است.

این ماجرای سدّ ابواب، و خوخه به معنای سوراخ، از آن جاهایی است که روشن نشان می‌دهد که خیلی‌ها به دنبال حقیقت نیستند.

«سدّ ابواب» در بیانِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه

حال کلام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را ببینید.

در مجلد آخر کافی شریف که «روضه» نام دارد اینطور دارد که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه منبر مفصلی رفت، وقتی منبر حضرت تمام شد به سراغ حضرت آمدند و عرض کردند: آقا جان! فدای شما شوم! حال که شما حاکم شدید، «قَدْ غُیِّرَتِ اَلسُّنَّهُ»[۶] در بیست و پنج سال قبل از شما دستورات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بهم ریخته‌اند، «وَ قَدْ أَتَى اَلنَّاسُ مُنْکَراً» وقتی مردم می‌خواهند کار خوب کنند، کار بد می‌کنند، منکر و معروف را نمی‌فهمند، «ثُمَّ تَشْتَدُّ اَلْبَلِیَّهُ» هرچه هم بگذرد انحراف بیشتر می‌شود، «وَ تُسْبَى اَلذُّرِّیَّهُ»

مسلمانی را به جرم محبّت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کشتند و ناموس او را غصب کردند، فرزندان و نوادگان او هم برده‌ی شخص دیگری شدند. گفتند: باید این خانم را برگردانیم.

حضرت صبر کردند که بقیه بروند، «ثُمَّ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ وَ حَوْلَهُ نَاسٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خَاصَّتِهِ وَ شِیعَتِهِ» عدّه‌ای از خانواده‌ی حضرت و ویژه‌های شیعیان مانده بودند، فرمود: «قَدْ عَمِلَتِ اَلْوُلاَهُ قَبْلِی» حاکمان قبل از من «أَعْمَالاً» اعمالی انجام دادند، «خَالَفُوا فِیهَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مخالفت کردند…

ممکن است کسی خیال کند چون بلد نبودند اشتباه کرده‌اند و به مخالفت تبدیل شده است، عبارت حضرت را ببینید:

«مُتَعَمِّدِینَ لِخِلاَفِهِ» عمداً… یعنی نگاه می‌کردند سنّت پیغمبر چیست، برعکس عمل می‌کردند! «مُتَعَمِّدِینَ لِخِلاَفِهِ نَاقِضِینَ لِعَهْدِهِ» عمداً عهدهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را نقض می‌کردند، «مُغَیِّرِینِ لِسُنَّتِهِ» دستکاری می‌کردند…

این موارد فراوان است و ما هم قبلاً اشاره کرده‌ایم، عمداً نماز در سفر را بهم زدند، خمس را بهم زدند، اذکار نماز را بهم زدند، اذکار اذان را بهم زدند و…

«وَ لَوْ حَمَلْتُ اَلنَّاسَ عَلَى تَرْکِهَا» اگر من امروز بخواهم همه‌ی این‌ها را یکجا اصلاح کنم، «وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا کَانَتْ فِی عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» و بخواهم به آنچه زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود برگردانم، «لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی» سربازان من می‌روند، سربازان من که شیعه‌ی من نیستند…

این معلوم است که حکومت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه برای احقاق حق، با اینکه چند سال گذشته است اول باید کاملاً مستقر شود، حضرت می‌فرمایند نمی‌توانم همه‌ی حق‌ها را اجراء کنم! چرا؟ چون مانع هست و این مردم نمی‌خواهند. یعنی احقاق حق فقط حاکم لازم ندارد. به فرض حاکمی بخواهد جلوی رشوه را در جایی بگیرد، مادامی که کارمندان و مردم، یعنی رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده هنوز از رشوه استفاده می‌کنند، هرچقدر هم که محکم بگیرد، این‌ها بجای واریز وجه، ارز و طلا می‌دهند.

بعنوان نمونه الآن در موضوع حجاب اینگونه است، واضح است که حجاب حکم خداست، و عدّه‌ای از مردم هم فعلاً زیر این بار نمی‌روند. حال اینکه باید چگونه رفتار کنیم، یکی از روایات کمک‌کننده همین روایت است، در جایی که بخش زیادی از مردم زیر بار نمی‌روند، آیا بخاطر یک حکم با مردم درگیر شویم و هزار جای دیگر ایراد پیدا کند یا نه؟ نمی‌خواهم به این موضوع ورود کنم.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه طبق این روایت می‌فرمایند من می‌دانم که اشکالات جدّی هست، من هم می‌خواهم اصلاح کنم، اما مردم الآن نمی‌خواهند. حال چکار کنیم؟ بگویم شمشیر می‌کشم و شما را مجازات می‌کنم؟

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: «لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی» وحدت ملّی بهم می‌خورد، «حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی» من تنها می‌شوم، دیگر حکومت نمی‌تواند کار کند، «أَوْ قَلِیلٌ مِنْ شِیعَتِیَ اَلَّذِینَ عَرَفُوا فَضْلِی وَ فَرْضَ إِمَامَتِی مِنْ کِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» فقط من می‌مانم و چند نفر شیعه‌ای که فضل من و هم وجود امامت مرا از قرآن و سنّت پیغمبر می‌دانند.

یعنی این افراد هم می‌دانند آیه‌ی طهیر برای من است، هم حدیث غدیر. اگر کسی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به این عنوان امام می‌دانست، در جمل و صفین دچار شبهه نمی‌شد، وقتی کسی علی بن ابیطالب را امام نمی‌دانست و فقط حضرت را خیلی ویژه می‌دانست و نبوغ حضرت را قبول داشت، گیر می‌کرد.

اگر نابغه‌ای به شما بگوید که بروید و مسلمین را بکشید، آیا قبول می‌کنید؟

ببینید در سیفه کجا را زده‌اند، در سقیفه وجوب امامت از جانب خدا و رسول را زدند، این همه کشته دادیم که بعداً گیج شدند که آیا با علی باشیم یا با عایشه و معاویه… چون فقط در این موضوع شک داشتند.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: فقط کسانی که امامت مرا قبول دارند می‌مانند و بقیه می‌روند، اگر فرصت پیدا کنم این کارها را می‌کنم، وگرنه این‌ها تحمّل نمی‌کنند.

«أَمَرْتُ بِمَقَامِ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَرَدَدْتُهُ إِلَى اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِی وَضَعَهُ فِیهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»… این‌ها مقام ابراهیم را جابجا کردند…

بگو تو با حج چکار داشتی که مقام ابراهیم را جابجا کردی؟ منافق به دنبال این است که دین را از بین ببرد، منافق به دنبال این است که آداب و ترتیب را از بین ببرد.

«وَ رَدَدْتُ فَدَکاً إِلَى وَرَثَهِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ»… بعد از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فدک ارث فرزندان ایشان است، حضرت فرمودند که فدک را برمی‌گرداندم. الآن مانع هست، چون اگر الآن من فدک را برگردانم، یعنی ابوبکر غاصب است، جنگ و دعوا می‌شود، الآن صلاح نیست دعوا شود، وگرنه او غصب کرده است.

«وَ رَدَدْتُ صَاعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَمَا کَانَ»… مثلاً بعض احکام وزنی است، مانند یک مُد طعام، سه ساع گندم، پیمانه‌ی آن چیست؟ مثلاً «درهم بَغْلی» چیست؟ یک سری وزن‌ها و مقادیر است. مثلاً «خمس» یک پنجم است. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: من این پیمانه که آن‌ها دستکاری کردند… حکم را عمل می‌کنم، ولی با پیمانه‌ی دیگری. یعنی آن‌ها پیمانه‌ی پیامبر را عوض کردند.

«وَ أَمْضَیْتُ قَطَائِعَ أَقْطَعَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَقْوَامٍ لَمْ تُمْضَ لَهُمْ وَ لَمْ تُنْفَذْ» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زمین‌هایی به کسانی بخشید، این‌ها پس گرفتند، اگر من می‌توانستم آن زمین‌ها را برمی‌گرداندم.

«وَ رَدَدْتُ دَارَ جَعْفَرٍ إِلَى وَرَثَتِهِ» این‌ها خانه‌ی برادرم جعفر را غصب کردند، به ورثه‌ی او می‌دادم.

«وَ رَدَدْتُ قَضَایَا مِنَ اَلْجَوْرِ قُضِیَ بِهَا» قضاوت‌هایی کرده‌اند و به ظلم حکم صادر کرده‌اند، آن‌ها را برمی‌گرداندم و این احکام را می‌شکستم.

«وَ نَزَعْتُ نِسَاءً تَحْتَ رِجَالٍ بِغَیْرِ حَقٍّ» ناموس کسی را گرفته‌اند، از شخص اول بچه داشته است، او را به کس دیگری داده‌اند و الآن از شخص دوم بچه دارد، اگر من بخواهم این زن را برگردانم، در جامعه می‌گویند علی ناموس کسی را غصب کرد، نمی‌گویند اصل این عمل غصب بوده است. «فَرَدَدْتُهُنَّ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ» این‌ها را به آن همسران اصلی‌شان برمی‌گرداندم.

«وَ اِسْتَقْبَلْتُ بِهِنَّ اَلْحُکْمَ فِی اَلْفُرُوجِ وَ اَلْأَحْکَامِ» مسائلی که بین آن‌ها اتفاق افتاده است را درست می‌کردم.

این‌ها باید عدّه‌ای را اسیر می‌گرفتند، ولی آزاد کردند، اگر می‌توانستم آن‌ها را دستگیر می‌کردم، «وَ رَدَدْتُ مَا قُسِمَ مِنْ أَرْضِ خَیْبَرَ» زمینِ خیبر را بین عدّه‌ای تقسیم کردند، اگر می‌توانستم این زمین را پس می‌گرفتم، «وَ مَحَوْتُ دَوَاوِینَ اَلْعَطَایَا»… بیت المال را هر طوری که دوست داشتند تقسیم می‌کردند، اگر می‌توانستم این سنّت را از بین می‌بردم. سیستمِ دَواوینِ دوران خلیفه دوم را از بین می‌بردم، «وَ أَعْطَیْتُ کَمَا کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُعْطِی بِالسَّوِیَّهِ» آنطور که پیغمبر بخشید می‌بخشیدم، «أَنْفَذْتُ خُمُسَ اَلرَّسُولِ کَمَا أَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ فَرَضَهُ» خمسِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را دوباره برقرار می‌کردم، «وَ رَدَدْتُ مَسْجِدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِلَى مَا کَانَ عَلَیْهِ» آنچه در مسجد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تغییر دادند را بهم می‌زدم، «وَ سَدَدْتُ مَا فُتِحَ فِیهِ مِنَ اَلْأَبْوَابِ» درهایی که پیغمبر فرمود ببندید، این‌ها یک به یک باز کردند! این درها را می‌بستم، «وَ فَتَحْتُ مَا سُدَّ مِنْهُ» درِ خانه‌ی ما را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم استثنائاً فرمود باز باشد، بعد از پیغمبر درِ خانه‌ی ما را بستند، این در را باز می‌کردم و سایر درها را می‌بستم.

یعنی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ماجرای سدّ ابواب را جزو موارد بدعت‌ها می‌داند، اصل موضوع که ثابت است، بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم درِ خانه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بستند و مابقیِ درها را باز کردند!

آنقدر که همانطور که شب‌های قبل عرض کردم، سیوطی یک رساله‌ی فقهی نوشته است که آیا ما حق داریم بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، برخلاف امر ایشان، درها را باز کنیم یا نه؟

خودِ این رساله‌ی فقهی نشان می‌دهد که این بدعت رخ داده است!

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در جایی فرمود که من هفتاد فضیلت دارم که استثنائی است، در «خصال» شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه است، فرمود: «أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ»[۷] چهل و ششمین مورد این است که «فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ أَصْحَابَهُ وَ عُمُومَتَهُ بِسَدِّ اَلْأَبْوَابِ» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اصحاب خود، حتّی عموهای خود را به سدّ ابواب دستور داد، «وَ فَتَحَ بَابِی بِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» اما این در را باز گذاشت، «فَلَیْسَ لِأَحَدٍ مَنْقَبَهٌ مِثْلُ مَنْقَبَتِی» و این موضوع استثنائی برای خانه‌ی ما بود.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه «باب حِطّه» است

این مطلبی که عرض می‌کنم هم از «توحید» شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه است و هم از «معانی الأخبار» شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه، سند صحیح است.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خطبه خواند، این خطبه بیشتر از اینکه فضائل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باشد، فضائل ماست.

مثلاً از کسی می‌پرسند برای شهادت در دادگاه چه کسی را آورده‌ای؟ اینجا شما هرچه از او بگویید به نفع شماست.

فرمود: «أَنَا اَلْهَادِی»[۸] هدایت دست من است، «وَ أَنَا اَلْمُهْتَدِی» آن کسی که مسیر هدایت را کامل پیموده من هستم، «وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى»، هر کسی که در این عالم احساسِ عدم پشتگرمی کرد، بداند من پدر او هستم، «وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ» من پدر فقرا هستم…

ان شاء الله خدای متعال روزی کند که ما به فرزندان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کمک کنیم…

«وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ» زن‌های بی‌شوهر مرا مانند همسر حساب کنند، در چه موردی؟ زن عفیفه که مناعت طبع دارد نمی‌تواند به هر کسی رو بزند، ولی از شوهر خود راحت طلب می‌کند، چون نفقه‌ی زن بر شوهر واجب است، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند مرا مانند شوهر حساب کنید، بیایید و از من طلب کنید…

«وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ» هر کسی ضعیف است، هر کسی در خودش احساس ضعف کرد، بداند من پشتیبان او هستم، «وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ» هر کسی از هر چیزی می‌ترسد، از آتش جهنّم می‌ترسی؟ از سؤال قبر می‌ترسی؟ فرمود: «وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ» هر کسی از هر چیزی می‌ترسد، امنیت او با من است، «وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِینَ إِلَى اَلْجَنَّهِ» روز قیامت دست شما را می‌گیرم و خودم شما را به بهشت می‌برم، «وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِینُ» هر کسی به من متمسّک شود، من او را نجات می‌دهم، «وَ أَنَا عُرْوَهُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى» آن ریسمان محکم الهی که اگر دست تو به او برسد خیال تو از نجات راحت است، من هستم، «وَ کَلِمَهُ اَللَّهِ اَلتَّقْوَى» اگر به من برسید… متّقی آن کسی است که به من برسد، «وَ أَنَا عَیْنُ اَللَّهِ» اگر من با شما حرف می‌زنم، از منظر خدا نگاه می‌کنم، لذا هر چیزی به شما می‌گویم عینِ حقیقت است، «وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ» این‌هایی که می‌گویم کلمات خداست، من زبان خدا هستم، «وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِی یَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّهِ» همه در قیامت حسرت می‌خورند که ما در مورد جَنبُ الله کم‌کاری کردیم، فرمود: جَنبُ الله من هستم، «وَ أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَهُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَهِ وَ اَلْمَغْفِرَهِ» من آن دستِ قَدَر قدرت خدا هستم که با رحمت و مغفرت شما را نجات می‌دهد…

بعد عبارتی فرمود که می‌خواهم این روایت را بخوانم، فرمود: «وَ أَنَا بَابُ حِطَّهَ»، بابِ حِطّه من هستم.

ماجرا چیست؟

در ماجرای بنی اسرائیل فرمود اینطور نیست که هر جایی که دوست داشتی وارد مسجد شوی، «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً»،[۹]  از این در وارد شوید، با سجده هم وارد شوید.

«سجده» یعنی هم عبادت خدا، هم اوج خضوع و استکانت و بیچارگی، که انسان با اوج تواضع در مقابل کسی به خاک بیفتد، «وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّهٌ»، وقتی با تواضع از این در وارد شوید و «حِطَّه» بگویید گناهان شما می‌ریزد، «نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ».

روایت از امام باقر علیه السلام است که از حضرت پرسیدند: «بَابُ الله» یعنی چه؟

حضرت باقر سلام الله علیه فرمود که «أَنَّ اَللَّهَ اِحْتَجَبَ عَنْ خَلْقِهِ بِنَبِیِّهِ وَ اَلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ»،[۱۰] خدا واسطه‌ی خودش و بندگان را پیغمبر و اوصیای پیغمبر قرار داده است، هر کسی می‌خواهد به محضر حضرت حق ارتباط بگیرد، باید به درِ خانه‌ی پیغمبر و اهل بیت پیغمبر برود…

در روایات دیگر هم فراوان داریم که مثلاً «مُحَمَّدٌ حِجَابُ اَللَّهِ»،[۱۱] این به همین معناست…

«وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ مِنَ اَلْعِلْمِ مَا عَلِمَ» آنچه که می‌دانست که این «اِحْتِیَاجَ اَلْخَلْقِ إِلَیْهِ»، هر چیزی مردم از علم لازم دارند، درِ این خانه است، «وَ لَمَّا اِسْتَوْفَى اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اَلْعُلُومَ وَ اَلْحِکْمَهَ» وقتی پیغمبر مطمئن شد که علی آن علوم و حکمت الهی را برای هدایت تا روز قیامت دارد فرمود:‌ «أَنَا مَدِینَهُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا» از این در وارد شوید.

فرمود: هر کسی که می‌خواهد به سراغ این باب الله بیاید یک شرط دارد، آن هم این است که «قَدْ أَوْجَبَ اَللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ اَلاِسْتِکَانَهَ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ»، هر کسی در این عالم خودش را بیچاره‌ی علی دید، خودش را در مقابل امیرالمؤمنین صلوات الله علیه شکسته دید، خودش را قابل قیاس با امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ندید، به محضر این باب الله آمد و اظهار خضوع و خشوع کرد… با چه قولی؟ چون امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می‌فرمایند که من «باب حطّه» هستم، با این قول که فرمود: «اُدْخُلُوا اَلْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ اَلْمُحْسِنِینَ»، وقتی به اینجا می‌آیید به سجده بیفتید.

علمایی که می‌بینید ورودی حرم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به خاک می‌افتند، کسی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را عبادت نمی‌کند، به خدا سجده می‌کنند، یعنی «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ»، صورت خود را روی خاک می‌گذارد و می‌گوید من با افتخار در برابر تو به خاک می‌افتم، ما در برابر تو ادّعایی نداریم، دست ما را بگیر.

حضرت باقر صلوات الله علیه در ادامه فرمود:‌ هر کسی هر چیزی بخواهد از درِ این خانه، از باب الله به او می‌دهند.

همه‌ی درگیری هم با آن باب الله بر سرِ این موضوع بود. منافقی که می‌خواست خدا عبادت نشود باب الله را آتش زد.

چرا باید چنین غلطی می‌کردند و چنین نفاق آشکاری را عیان می‌کردند؟ چرا باید به دری که اینقدر مورد توجّه است لگد می‌خورد؟ جز کینه‌ی یک منافق؟!

کدام آدمی وقتی با کسی دعوا می‌کند، به درِ مسجدِ محل لگد می‌زند؟ چون می‌فهمد در اینصورت بی‌آبرو می‌شود. باید کینه خیلی شدید باشد.

به درِ خانه‌ای لگد زدند که ملجأ و مأوی و پناهگاه انبیاء و اولیاء بود.

روضه و توسّل به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها

دیشب چراغ خانه‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خاموش شد، صاحب عزا امام حسن مجتبی صلوات الله علیه است، آقا جان! آجَرَکَ اللهُ فِی مُصِیبَهِ أبِیک…

در روایت هست که وقتی دیشب خواست صحبت کند، لباس سیاه به تن و شال سیاه به گردن داشت…

یا امام حسن! ما عزادارِ پدر شما هستیم…

دوباره ماجرا تکرار شد، از خوف اینکه بدن مبارک امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را از قبر بیرون بیاورند و به آن پیکر اهانت کنند، قبر مخفی شد.

آن زمان نجف روستایی در حاشیه‌ی کوفه بود، بعداً تغییر کرد، نجف بزرگ شد و کوفه به حاشیه رفت.

زمانی مانند دیشب مخفیانه و غریبانه، با آداب و تشریفاتی که نمی‌خواهم جزئیات آن را عرض کنم، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و چند نفر دیگر تابوت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بردند و غریبانه دفن کردند، البته تفاوتی داشت…

به قبر رسیدند، آن قبر از قبل آماده شده بود، افتخار کندن قبر به نوح نبی رسید، انبیای گذشته هر کدام برای اینکه در برابر سردار اول و آخر عالم وجود اظهار ادبی کرده باشند، هر کدام قدمی برداشته است، نوح نبی حفر قبر کرده است…

بدن مبارک را در قبر گذاشتند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ضربت خورده بود، امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و سیّدالشّهداء صلوات الله علیه زحمت کندن قبر نکشیدند، بدن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم غیر از فرق سر مبارک ایشان آسیب دیگری دیده بود…

دل شما به دو جا رفت، من یکی از آن‌ها را پی می‌گیرم.

چند سال قبل از آن سلمان و ابوذر دیدند نیمه‌ی شب در می‌زنند، دو آقازاده آمدند، گفتند: مادرمان اجازه داده است شما در تشییع ایشان شرکت کنید، این‌ها آمدند…

آنجا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نامحرم‌ها را کنار زد یا بعد از نماز به بی‌بی برگشتند، خود حضرت با دست مبارک خود…

بیخود نیست که هر وقت می‌خواهید روضه‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را بخوانید باید به سراغ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بروید، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سی سال قبل خودش را دفن کرد، خودش قبر را کند، قبر را صاف کرد، دیواره‌های قبر را دست کشید، چون این بدن با بدنِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرق داشت، «ذَابَ لَحْمُهَا»، گوشتی به بدن نمانده بود، «نَحِلَ جِسْمُهَا» جسم از بین رفته بود، «حَتّی صارَتْ کَالخَیالِ» انگار شبهی مانده بود…

بدنِ سبکِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را داخل قبر گذاشت، آداب دفن را رعایت کرد، صورت مبارک او را بعد از مدّتی باز کرد، خودش را نگه داشته بود، می‌دید بچه‌ها هم در حال نگاه کردن هستند، لحد را چید و خاک‌ها را آرام آرام روی لحد گذاشت، تحمّل کرده بود، تا اینکه روی قبر را با خاک پُر کرد، با دست مبارک خود روی قبر را صاف کرد، بعد که دست خود را از روی قبر برداشت و بهم زد، «فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ» وقتی دست خود را از روی قبر برداشت و بهم زد، «هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ» غم به او هجوم آورد، اشک از چشمان مبارک حضرت جاری بود، آنجا امام حسن و امام حسین علیهما السلام دلشکسته بودند، اما خجالت‌زده نبودند، کم‌کاری نکرده بودند، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم کم‌کاری نکرده بود، ولی بالاخره امین الله است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده بود یا علی! «هذِهِ وَدیعَه‌الله وَ وَدیعَه رَسُولِهِ»، این ودیعه‌ی خداست…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه جز به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، جز حق عمل نکرد، همانطور که قمر بنی هاشم سلام الله علیه کم‌کاری نکرد ولی دوست داشت آب به خیمه‌ها ببرد، اینجا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عمل کرده بود، ولی وقتی بدن فاطمه‌اش را داخل قبر گذاشت، وقتی به پیامبر سلام کرد، خیلی خجالت کشید، «السَّلامُ عَلَیکَ یا رسولَ اللّهِ عَنّی وَ عَن اِبنَتِکَ» از طرف خودم و این دخترت به شما سلام می‌کنم… اولین عبارت حضرت که کمرشکن است و انسان نمی‌فهمد یعنی چه، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: «قَلَّ یا رسولُ اللّه ِ عَن صَفیَّتِکَ صَبری» انگار تحمّل صبر من در برابر داغ فاطمه کم است، انگار میزان صبر من کم شده است، «وَ رَقَّ عَنها تَجَلُّدی» دیگر نمی‌توانم روی پای خود بایستم…

نگاهی به قبر مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کرد و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور عرض کرد: خیلی دل او را سوزندند، او غربت مرا نگاه می‌کرد و دلش نمی‌آمد بگوید…

عرض کرد: یا رسول الله! دختر شما به من نگفت، اما «سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ» به من نگفت ولی وقتی من دست کشیدم فهمیدم، «سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ» دخترت به شما خواهد گفت «بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا» که امّت تو چطور او را در هم شکستند…


[۱]– سوره‌ مبارکه غافر، آیه ۴۴٫

[۲]– سوره‌ مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۳]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸٫

[۴] فتح الباری، جلد ۷ ، صفحه ۱۵

[۵] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۱۸ (وَإِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ)

[۶] عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ اَلْهِلاَلِیِّ قَالَ: خَطَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ صَلَّى عَلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ أَلاَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ خَلَّتَانِ اِتِّبَاعُ اَلْهَوَى وَ طُولُ اَلْأَمَلِ أَمَّا اِتِّبَاعُ اَلْهَوَى فَیَصُدُّ عَنِ اَلْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ اَلْأَمَلِ فَیُنْسِی اَلْآخِرَهَ أَلاَ إِنَّ اَلدُّنْیَا قَدْ تَرَحَّلَتْ مُدْبِرَهً وَ إِنَّ اَلْآخِرَهَ قَدْ تَرَحَّلَتْ مُقْبِلَهً وَ لِکُلِّ وَاحِدَهٍ بَنُونَ فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ اَلْآخِرَهِ وَ لاَ تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ اَلدُّنْیَا فَإِنَّ اَلْیَوْمَ عَمَلٌوَ لاَ حِسَابَ وَ إِنَّ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ وَ إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ اَلْفِتَنِ مِنْ أَهْوَاءٍ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٍ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا حُکْمُ اَللَّهِ یَتَوَلَّى فِیهَا رِجَالٌ رِجَالاً أَلاَ إِنَّ اَلْحَقَّ لَوْ خَلَصَ لَمْ یَکُنِ اِخْتِلاَفٌ وَ لَوْ أَنَّ اَلْبَاطِلَ خَلَصَ لَمْ یَخْفَ عَلَى ذِی حِجًى لَکِنَّهُ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَیُجَلَّلاَنِ مَعاً فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی اَلشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ نَجَا اَلَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اَللَّهِ اَلْحُسْنَى إِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا لَبَسَتْکُمْ فِتْنَهٌ یَرْبُو فِیهَا اَلصَّغِیرُ وَ یَهْرَمُ فِیهَا اَلْکَبِیرُ یَجْرِی اَلنَّاسُ عَلَیْهَا وَ یَتَّخِذُونَهَا سُنَّهً فَإِذَا غُیِّرَ مِنْهَا شَیْءٌ قِیلَ قَدْ غُیِّرَتِ اَلسُّنَّهُ وَ قَدْ أَتَى اَلنَّاسُ مُنْکَراً ثُمَّ تَشْتَدُّ اَلْبَلِیَّهُ وَ تُسْبَى اَلذُّرِّیَّهُ وَ تَدُقُّهُمُ اَلْفِتْنَهُ کَمَا تَدُقُّ اَلنَّارُ اَلْحَطَبَ وَ کَمَا تَدُقُّ اَلرَّحَى بِثِفَالِهَا وَ یَتَفَقَّهُونَ لِغَیْرِ اَللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ لِغَیْرِ اَلْعَمَلِ وَ یَطْلُبُونَ اَلدُّنْیَا بِأَعْمَالِ اَلْآخِرَهِ ثُمَّ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ وَ حَوْلَهُ نَاسٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ خَاصَّتِهِ وَ شِیعَتِهِ فَقَالَ قَدْ عَمِلَتِ اَلْوُلاَهُ قَبْلِی أَعْمَالاً خَالَفُوا فِیهَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُتَعَمِّدِینَ لِخِلاَفِهِ نَاقِضِینَ لِعَهْدِهِ مُغَیِّرِینِ لِسُنَّتِهِ وَ لَوْ حَمَلْتُ اَلنَّاسَ عَلَى تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَ إِلَى مَا کَانَتْ فِی عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی أَوْ قَلِیلٌ مِنْ شِیعَتِیَ اَلَّذِینَ عَرَفُوا فَضْلِی وَ فَرْضَ إِمَامَتِی مِنْ کِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَ رَأَیْتُمْ لَوْ أَمَرْتُ بِمَقَامِ إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَرَدَدْتُهُ إِلَى اَلْمَوْضِعِ اَلَّذِی وَضَعَهُ فِیهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ رَدَدْتُ فَدَکاً إِلَى وَرَثَهِ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ وَ رَدَدْتُ صَاعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَمَا کَانَ وَ أَمْضَیْتُ قَطَائِعَ أَقْطَعَهَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَقْوَامٍ لَمْ تُمْضَ لَهُمْ وَ لَمْ تُنْفَذْ وَ رَدَدْتُ دَارَ جَعْفَرٍ إِلَى وَرَثَتِهِ وَ هَدَمْتُهَا مِنَ اَلْمَسْجِدِ وَ رَدَدْتُ قَضَایَا مِنَ اَلْجَوْرِ قُضِیَ بِهَا وَ نَزَعْتُ نِسَاءً تَحْتَ رِجَالٍ بِغَیْرِ حَقٍّ فَرَدَدْتُهُنَّ إِلَى أَزْوَاجِهِنَّ وَ اِسْتَقْبَلْتُ بِهِنَّ اَلْحُکْمَ فِی اَلْفُرُوجِ وَ اَلْأَحْکَامِ وَ سَبَیْتُ ذَرَارِیَّ بَنِی تَغْلِبَ وَ رَدَدْتُ مَا قُسِمَ مِنْ أَرْضِ خَیْبَرَ وَ مَحَوْتُ دَوَاوِینَ اَلْعَطَایَا وَ أَعْطَیْتُ کَمَا کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یُعْطِی بِالسَّوِیَّهِ وَ لَمْ أَجْعَلْهَا دُولَهً بَیْنَ اَلْأَغْنِیَاءِ وَ أَلْقَیْتُ اَلْمِسَاحَهَ وَ سَوَّیْتُ بَیْنَ اَلْمَنَاکِحِ وَ أَنْفَذْتُ خُمُسَ اَلرَّسُولِ کَمَا أَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ فَرَضَهُ وَ رَدَدْتُ مَسْجِدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِلَى مَا کَانَ عَلَیْهِ وَ سَدَدْتُ مَا فُتِحَ فِیهِ مِنَ اَلْأَبْوَابِ وَ فَتَحْتُ مَا سُدَّ مِنْهُ وَ حَرَّمْتُ اَلْمَسْحَ عَلَى اَلْخُفَّیْنِ وَ حَدَدْتُ عَلَى اَلنَّبِیذِ وَ أَمَرْتُ بِإِحْلاَلِ اَلْمُتْعَتَیْنِ وَ أَمَرْتُ بِالتَّکْبِیرِ عَلَى اَلْجَنَائِزِ خَمْسَ تَکْبِیرَاتٍ وَ أَلْزَمْتُ اَلنَّاسَ اَلْجَهْرَ بِ‍ «بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ »  وَ أَخْرَجْتُ مَنْ أُدْخِلَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی مَسْجِدِهِ مِمَّنْ کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَخْرَجَهُ وَ أَدْخَلْتُ مَنْ أُخْرِجَ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِمَّنْ کَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَدْخَلَهُ وَ حَمَلْتُ اَلنَّاسَ عَلَى حُکْمِ اَلْقُرْآنِ وَ عَلَى اَلطَّلاَقِ عَلَى اَلسُّنَّهِ وَ أَخَذْتُ اَلصَّدَقَاتِ عَلَى أَصْنَافِهَا وَ حُدُودِهَا وَ رَدَدْتُ اَلْوُضُوءَ وَ اَلْغُسْلَ وَ اَلصَّلاَهَ إِلَى مَوَاقِیتِهَا وَ شَرَائِعِهَا وَ مَوَاضِعِهَا وَ رَدَدْتُ أَهْلَ نَجْرَانَ إِلَى مَوَاضِعِهِمْ وَ رَدَدْتُ سَبَایَا فَارِسَ وَ سَائِرِ اَلْأُمَمِ إِلَى کِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّهِ نَبِیِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِذاً لَتَفَرَّقُوا عَنِّی وَ اَللَّهِ لَقَدْ أَمَرْتُ اَلنَّاسَ أَنْ لاَ یَجْتَمِعُوا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ إِلاَّ فِی فَرِیضَهٍ وَ أَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اِجْتِمَاعَهُمْ فِی اَلنَّوَافِلِ بِدْعَهٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْکَرِی مِمَّنْ یُقَاتِلُ مَعِی یَا أَهْلَ اَلْإِسْلاَمِ غُیِّرَتْ سُنَّهُ عُمَرَ یَنْهَانَا عَنِ اَلصَّلاَهِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ یَثُورُوا فِی نَاحِیَهِ جَانِبِ عَسْکَرِی مَا لَقِیتُ مِنْ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ مِنَ اَلْفُرْقَهِ وَ طَاعَهِ أَئِمَّهِ اَلضَّلاَلَهِ وَ اَلدُّعَاهِ إِلَى اَلنَّارِ وَ أَعْطَیْتُ مِنْ ذَلِکَ سَهْمَ ذِی اَلْقُرْبَى اَلَّذِی قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّٰهِ وَ مٰا أَنْزَلْنٰا عَلىٰ عَبْدِنٰا یَوْمَ اَلْفُرْقٰانِ یَوْمَ اِلْتَقَى اَلْجَمْعٰانِ »  فَنَحْنُ وَ اَللَّهِ عَنَى بِذِی اَلْقُرْبَى اَلَّذِی قَرَنَنَا اَللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ بِرَسُولِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ تَعَالَى «فَلِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی اَلْقُرْبىٰ وَ اَلْیَتٰامىٰ وَ اَلْمَسٰاکِینِ وَ اِبْنِ اَلسَّبِیلِ»  فِینَا خَاصَّهً: «کَیْ لاٰ یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ اَلْأَغْنِیٰاءِ مِنْکُمْ وَ مٰا آتٰاکُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ»  فِی ظُلْمِ آلِ مُحَمَّدٍ : «إِنَّ اَللّٰهَ شَدِیدُ اَلْعِقٰابِ »  لِمَنْ ظَلَمَهُمْ رَحْمَهً مِنْهُ لَنَا وَ غِنًى أَغْنَانَا اَللَّهُ بِهِ وَ وَصَّى بِهِ نَبِیَّهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَمْ یَجْعَلْ لَنَا فِی سَهْمِ اَلصَّدَقَهِ نَصِیباً أَکْرَمَ اَللَّهُ رَسُولَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ أَکْرَمَنَا أَهْلَ اَلْبَیْتِ أَنْ یُطْعِمَنَا مِنْ أَوْسَاخِ اَلنَّاسِ فَکَذَّبُوا اَللَّهَ وَ کَذَّبُوا رَسُولَهُ وَ جَحَدُوا کِتَابَ اَللَّهِ اَلنَّاطِقَ بِحَقِّنَا وَ مَنَعُونَا فَرْضاً فَرَضَهُ اَللَّهُ لَنَا مَا لَقِیَ أَهْلُ بَیْتِ نَبِیٍّ مِنْ أُمَّتِهِ مَا لَقِینَا بَعْدَ نَبِیِّنَا صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ «وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ»  عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِیِّ اَلْعَظِیمِ .)

[۷] حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ اَلسِّنَانِیُّ وَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى اَلدَّقَّاقُ وَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ اَلْمُکَتِّبُ وَ عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْوَرَّاقُ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا اَلْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَکْرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِیمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَیْمَانُ بْنُ حُکَیْمٍ عَنْ ثَوْرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مَکْحُولٍ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : لَقَدْ عَلِمَ اَلْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلنَّبِیِّ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ لَیْسَ فِیهِمْ رَجُلٌ لَهُ مَنْقَبَهٌ إِلاَّ وَ قَدْ شَرِکْتُهُ فِیهَا وَ فَضَلْتُهُ وَ لِی سَبْعُونَ مَنْقَبَهً لَمْ یَشْرَکْنِی فِیهَا أَحَدٌ مِنْهُمْ قُلْتُ یَا أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ فَأَخْبِرْنِی بِهِنَّ فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّ أَوَّلَ مَنْقَبَهٍ لِی أَنِّی لَمْ أُشْرِکْ بِاللَّهِ طَرْفَهَ عَیْنٍ وَ لَمْ أَعْبُدِ اَللاَّتَ وَ اَلْعُزَّى وَ اَلثَّانِیَهُ أَنِّی لَمْ أَشْرَبِ اَلْخَمْرَ قَطُّ وَ اَلثَّالِثَهُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِسْتَوْهَبَنِی عَنْ أَبِی فِی صِبَائِی وَ کُنْتُ أَکِیلَهُ وَ شَرِیبَهُ وَ مُؤْنِسَهُ وَ مُحَدَّثَهُ وَ اَلرَّابِعَهُ أَنِّی أَوَّلُ اَلنَّاسِ إِیمَاناً وَ إِسْلاَماً وَ اَلْخَامِسَهُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ لِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَهِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعْدِی وَ اَلسَّادِسَهُ أَنِّی کُنْتُ آخِرَ اَلنَّاسِ عَهْداً بِرَسُولِ اَللَّهِ وَ دَلَّیْتُهُ فِی حُفْرَتِهِ وَ اَلسَّابِعَهُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَامَنِی عَلَى فِرَاشِهِ حَیْثُ ذَهَبَ إِلَى اَلْغَارِ وَ سَجَّانِی بِبُرْدِهِ فَلَمَّا جَاءَ اَلْمُشْرِکُونَ ظَنُّونِی مُحَمَّداً صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَیْقَظُونِی وَ قَالُوا مَا فَعَلَ صَاحِبُکَ فَقُلْتُ ذَهَبَ فِی حَاجَتِهِ فَقَالُوا لَوْ کَانَ هَرَبَ لَهَرَبَ هَذَا مَعَهُ وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَّمَنِی أَلْفَ بَابٍ مِنَ اَلْعِلْمِ یَفْتَحُ کُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ وَ لَمْ یُعَلِّمْ ذَلِکَ أَحَداً غَیْرِی وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ لِی یَا عَلِیُّ إِذَا حَشَرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ نُصِبَ لِی مِنْبَرٌ فَوْقَ مَنَابِرِ اَلنَّبِیِّینَ وَ نُصِبَ لَکَ مِنْبَرٌ فَوْقَ مَنَابِرِ اَلْوَصِیِّینَ فَتَرْتَقِی عَلَیْهِ وَ أَمَّا اَلْعَاشِرَهُ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ لاَ أُعْطَى فِی اَلْقِیَامَهِ إِلاَّ سَأَلْتُ لَکَ مِثْلَهُ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهَ عَشْرَهَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَخِی وَ أَنَا أَخُوکَ یَدُکَ فِی یَدِی حَتَّى تَدْخُلَ اَلْجَنَّهَ وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهَ عَشْرَهَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی کَمَثَلِ سَفِینَهِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَمَّمَنِی بِعِمَامَهِ نَفْسِهِ بِیَدِهِ وَ دَعَا لِی بِدَعَوَاتِ اَلنَّصْرِ عَلَى أَعْدَاءِ اَللَّهِ فَهَزَمْتُهُمْ بِإِذْنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَنِی أَنْ أَمْسَحَ یَدِی عَلَى ضَرْعِ شَاهٍ قَدْ یَبِسَ ضَرْعُهَا فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ بَلِ اِمْسَحْ أَنْتَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ فِعْلُکَ فِعْلِی فَمَسَحْتُ عَلَیْهَا یَدِی فَدَرَّ عَلَیَّ مِنْ لَبَنِهَا فَسَقَیْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ شَرْبَهً ثُمَّ أَتَتْ عَجُوزَهٌ فَشَکَتِ اَلظَّمَأَ فَسَقَیْتُهَا فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِنِّی سَأَلْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُبَارِکَ فِی یَدِکَ فَفَعَلَ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَوْصَى إِلَیَّ وَ قَالَ یَا عَلِیُّ لاَ یَلِیَ غُسْلِی غَیْرُکَ وَ لاَ یُوَارِی عَوْرَتِی غَیْرُکَ فَإِنَّهُ إِنْ رَأَى أَحَدٌ عَوْرَتِی غَیْرُکَ تَفَقَّأَتْ عَیْنَاهُ فَقُلْتُ لَهُ کَیْفَ لِی بِتَقْلِیبِکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ إِنَّکَ سَتُعَانُ فَوَ اَللَّهِ مَا أَرَدْتُ أَنْ أُقَلِّبَ عُضْواً مِنْ أَعْضَائِهِ إِلاَّ قُلِّبَ لِی وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهَ عَشْرَهَ فَإِنِّی أَرَدْتُ أَنْ أُجَرِّدَهُ فَنُودِیتُ یَا وَصِیَّ مُحَمَّدٍ لاَ تُجَرِّدْهُ فَغَسِّلْهُ وَ اَلْقَمِیصُ عَلَیْهِ فَلاَ وَ اَللَّهِ اَلَّذِی أَکْرَمَهُ بِالنُّبُوَّهِ وَ خَصَّهُ بِالرِّسَالَهِ مَا رَأَیْتُ لَهُ عَوْرَهً خَصَّنِی اَللَّهُ بِذَلِکَ مِنْ بَیْنِ أَصْحَابِهِ وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ زَوَّجَنِی فَاطِمَهَ وَ قَدْ کَانَ خَطَبَهَا أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ فَزَوَّجَنِی اَللَّهُ مِنْ فَوْقِ سَبْعِ سَمَاوَاتِهِ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ هَنِیئاً لَکَ یَا عَلِیُّ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ زَوَّجَکَ فَاطِمَهَ سَیِّدَهَ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّهِ وَ هِیَ بَضْعَهٌ مِنِّی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ وَ لَسْتُ مِنْکَ فَقَالَ بَلَى یَا عَلِیُّ وَ أَنْتَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْکَ کَیَمِینِی مِنْ شِمَالِی لاَ أَسْتَغْنِی عَنْکَ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ لِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ صَاحِبُ لِوَاءِ اَلْحَمْدِ فِی اَلْآخِرَهِ وَ أَنْتَ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ أَقْرَبُ اَلْخَلاَئِقِ مِنِّی مَجْلِساً یُبْسَطُ لِی وَ یُبْسَطُ لَکَ فَأَکُونُ فِی زُمْرَهِ اَلنَّبِیِّینَ وَ تَکُونُ فِی زُمْرَهِ اَلْوَصِیِّینَ وَ یُوضَعُ عَلَى رَأْسِکَ تَاجُ اَلنُّورِ وَ إِکْلِیلُ اَلْکَرَامَهِ یَحُفُّ بِکَ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ حَتَّى یَفْرُغَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حِسَابِ اَلْخَلاَئِقِ وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهَ عَشْرَهَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ سَتُقَاتِلُ اَلنَّاکِثِینَ وَ اَلْقَاسِطِینَ وَ اَلْمَارِقِینَ فَمَنْ قَاتَلَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ لَکَ بِکُلِّ رَجُلٍ مِنْهُمْ شَفَاعَهً فِی مِائَهِ أَلْفٍ مِنْ شِیعَتِکَ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَمَنِ اَلنَّاکِثُونَ قَالَ طَلْحَهُ وَ اَلزُّبَیْرُ سَیُبَایِعَانِکَ بِالْحِجَازِ وَ یَنْکُثَانِکَ بِالْعِرَاقِ فَإِذَا فَعَلاَ ذَلِکَ فَحَارِبْهُمَا فَإِنَّ فِی قِتَالِهِمَا طَهَارَهً لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ قُلْتُ فَمَنِ اَلْقَاسِطُونَ قَالَ مُعَاوِیَهُ وَ أَصْحَابُهُ قُلْتُ فَمَنِ اَلْمَارِقُونَ قَالَ أَصْحَابُ ذِی اَلثُّدَیَّهِ وَ هُمْ یَمْرُقُونَ مِنَ اَلدِّینِ کَمَا یَمْرُقُ اَلسَّهْمُ مِنَ اَلرَّمْیَهِ فَاقْتُلْهُمْ فَإِنَّ فِی قَتْلِهِمْ فَرَجاً لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ عَذَاباً مُعَجَّلاً عَلَیْهِمْ وَ ذُخْراً لَکَ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ أَمَّا اَلْعِشْرُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لِی مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ بَابِ حِطَّهٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ فَمَنْ دَخَلَ فِی وَلاَیَتِکَ فَقَدْ دَخَلَ اَلْبَابَ کَمَا أَمَرَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ أَنَا مَدِینَهُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا وَ لَنْ تُدْخَلِ اَلْمَدِینَهُ إِلاَّ مِنْ بَابِهَا ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ إِنَّکَ سَتَرْعَى ذِمَّتِی وَ تُقَاتِلُ عَلَى سُنَّتِی وَ تُخَالِفُکَ أُمَّتِی وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَ اِبْنَیَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ مِنْ نُورٍ أَلْقَاهُ إِلَیْکَ وَ إِلَى فَاطِمَهَ وَ هُمَا یَهْتَزَّانِ کَمَا یَهْتَزُّ اَلْقُرْطَانِ إِذَا کَانَا فِی اَلْأُذُنَیْنِ وَ نُورُهُمَا مُتَضَاعِفٌ عَلَى نُورِ اَلشُّهَدَاءِ سَبْعِینَ أَلْفَ ضِعْفٍ یَا عَلِیُّ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَعَدَنِی أَنْ یُکْرِمَهُمَا کَرَامَهً لاَ یُکْرِمُ بِهَا أَحَداً مَا خَلاَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلْمُرْسَلِینَ وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَعْطَانِی خَاتَمَهُ فِی حَیَاتِهِ وَ دِرْعَهُ وَ مِنْطَقَتَهُ وَ قَلَّدَنِی سَیْفَهُ وَ أَصْحَابُهُ کُلُّهُمْ حُضُورٌ وَ عَمِّیَ اَلْعَبَّاسُ حَاضِرٌ فَخَصَّنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ بِذَلِکَ دُونَهُمْ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْزَلَ عَلَى رَسُولِهِ یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذٰا نٰاجَیْتُمُ اَلرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوٰاکُمْ صَدَقَهً  فَکَانَ لِی دِینَارٌ فَبِعْتُهُ عَشَرَهَ دَرَاهِمَ فَکُنْتُ إِذَا نَاجَیْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَصَّدَّقُ قَبْلَ ذَلِکَ بِدِرْهَمٍ وَ وَ اَللَّهِ مَا فَعَلَ هَذَا أَحَدٌ مِنْ أَصْحَابِهِ قَبْلِی وَ لاَ بَعْدِی فَأَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوٰاکُمْ صَدَقٰاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تٰابَ اَللّٰهُ عَلَیْکُمْ  اَلْآیَهَ فَهَلْ تَکُونُ اَلتَّوْبَهُ إِلاَّ مِنْ ذَنْبٍ کَانَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ اَلْجَنَّهُ مُحَرَّمَهٌ عَلَى اَلْأَنْبِیَاءِ حَتَّى أَدْخُلَهَا أَنَا وَ هِیَ مُحَرَّمَهٌ عَلَى اَلْأَوْصِیَاءِ حَتَّى تَدْخُلَهَا أَنْتَ یَا عَلِیُّ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَشَّرَنِی فِیکَ بِبُشْرَى لَمْ یُبَشِّرْ بِهَا نَبِیّاً قَبْلِی بَشَّرَنِی بِأَنَّکَ سَیِّدُ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ أَنَّ اِبْنَیْکَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّهِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنَّ جَعْفَراً أَخِی اَلطَّیَّارُ فِی اَلْجَنَّهِ مَعَ اَلْمَلاَئِکَهِ اَلْمُزَیَّنُ بِالْجَنَاحَیْنِ مِنْ دُرٍّ وَ یَاقُوتٍ وَ زَبَرْجَدٍ وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَعَمِّی حَمْزَهُ سَیِّدُ اَلشُّهَدَاءِ فِی اَلْجَنَّهِ وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَعَدَنِی فِیکَ وَعْداً لَنْ یُخْلِفَهُ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَکَ وَصِیّاً وَ سَتَلْقَى مِنْ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی مَا لَقِیَ مُوسَى مِنْ فِرْعَوْنَ فَاصْبِرْ وَ اِحْتَسِبْ حَتَّى تَلْقَانِی فَأُوَالِی مَنْ وَالاَکَ وَ أُعَادِی مَنْ عَادَاکَ وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ وَ اَلْعِشْرُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ أَنْتَ صَاحِبُ اَلْحَوْضِ لاَ یَمْلِکُهُ غَیْرُکَ وَ سَیَأْتِیکَ قَوْمٌ فَیَسْتَسْقُونَکَ فَتَقُولُ لاَ وَ لاَ مِثْلَ ذَرَّهٍ فَیَنْصَرِفُونَ مُسْوَدَّهً وُجُوهُهُمْ وَ سَتَرِدُ عَلَیْکَ شِیعَتِی وَ شِیعَتُکَ فَتَقُولُ رَوُّوا رِوَاءً مُرَوَّیِینَ فَیُرَوَّوْنَ مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ وَ أَمَّا اَلثَّلاَثُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یُحْشَرُ أُمَّتِی یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ عَلَى خَمْسِ رَایَاتٍ فَأَوَّلُ رَایَهٍ تَرِدُ عَلَیَّ رَایَهُ فِرْعَوْنِ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ هُوَ مُعَاوِیَهُ وَ اَلثَّانِیَهُ مَعَ سَامِرِیِّ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ هُوَ عَمْرُو بْنُ اَلْعَاصِ وَ اَلثَّالِثَهُ مَعَ جَاثَلِیقِ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ هُوَ أَبُو مُوسَى اَلْأَشْعَرِیُّ وَ اَلرَّابِعَهُ مَعَ أَبِی اَلْأَعْوَرِ اَلسُّلَمِیِّ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ فَمَعَکَ یَا عَلِیُّ تَحْتَهَا اَلْمُؤْمِنُونَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ ثُمَّ یَقُولُ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِلْأَرْبَعَهِ اِرْجِعُوا وَرٰاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بٰابٌ بٰاطِنُهُ فِیهِ اَلرَّحْمَهُ  وَ هُمْ شِیعَتِی وَ مَنْ وَالاَنِی وَ قَاتَلَ مَعِیَ اَلْفِئَهَ اَلْبَاغِیَهَ وَ اَلنَّاکِبَهَ عَنِ اَلصِّرَاطِ وَ بَابُ اَلرَّحْمَهِ وَ هُمْ شِیعَتِی فَیُنَادِی هَؤُلاَءِ أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قٰالُوا بَلىٰ وَ لٰکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ اِرْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ اَلْأَمٰانِیُّ حَتّٰى جٰاءَ أَمْرُ اَللّٰهِ وَ غَرَّکُمْ بِاللّٰهِ اَلْغَرُورُ `فَالْیَوْمَ لاٰ یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَهٌ وَ لاٰ مِنَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوٰاکُمُ اَلنّٰارُ هِیَ مَوْلاٰکُمْ وَ بِئْسَ اَلْمَصِیرُ  ثُمَّ تَرِدُ أُمَّتِی وَ شِیعَتِی فَیُرَوَّوْنَ مِنْ حَوْضِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ بِیَدِی عَصَا عَوْسَجٍ أَطْرُدُ بِهَا أَعْدَائِی طَرْدَ غَرِیبَهِ اَلْإِبِلِ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لَوْ لاَ أَنْ یَقُولَ فِیکَ اَلْغَالُونَ مِنْ أُمَّتِی مَا قَالَتِ اَلنَّصَارَى فِی عِیسَى اِبْنِ مَرْیَمَ لَقُلْتُ فِیکَ قَوْلاً لاَ تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ اَلنَّاسِ إِلاَّ أَخَذُوا اَلتُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْکَ یَسْتَشْفُونَ بِهِ وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نَصَرَنِی بِالرُّعْبِ فَسَأَلْتُهُ أَنْ یَنْصُرَکَ بِمِثْلِهِ فَجَعَلَ لَکَ مِنْ ذَلِکَ مِثْلَ اَلَّذِی جَعَلَ لِی وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِلْتَقَمَ أُذُنِی وَ عَلَّمَنِی مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ فَسَاقَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ إِلَیَّ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنَّ اَلنَّصَارَى اِدَّعَوْا أَمْراً فَأَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَکَ مِنَ اَلْعِلْمِ فَقُلْ تَعٰالَوْا نَدْعُ أَبْنٰاءَنٰا وَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ نِسٰاءَنٰا وَ نِسٰاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنٰا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اَللّٰهِ عَلَى اَلْکٰاذِبِینَ  فَکَانَتْ نَفْسِی نَفْسَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَلنِّسَاءُ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ وَ اَلْأَبْنَاءُ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ ثُمَّ نَدِمَ اَلْقَوْمُ فَسَأَلُوا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْإِعْفَاءَ فَأَعْفَاهُمْ وَ اَلَّذِی أَنْزَلَ اَلتَّوْرَاهَ عَلَى مُوسَى وَ اَلْفُرْقَانَ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَوْ بَاهَلُونَا لَمُسِخُوا قِرَدَهً وَ خَنَازِیرَ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَجَّهَنِی یَوْمَ بَدْرٍ فَقَالَ اِئْتِنِی بِکَفِّ حَصَیَاتٍ مَجْمُوعَهٍ فِی مَکَانٍ وَاحِدٍ فَأَخَذْتُهَا ثُمَّ شَمِمْتُهَا فَإِذَا هِیَ طَیِّبَهٌ تَفُوحُ مِنْهَا رَائِحَهُ اَلْمِسْکِ فَأَتَیْتُهُ بِهَا فَرَمَى بِهَا وُجُوهَ اَلْمُشْرِکِینَ وَ تِلْکَ اَلْحَصَیَاتُ أَرْبَعٌ مِنْهَا کُنَّ مِنَ اَلْفِرْدَوْسِ وَ حَصَاهٌ مِنَ اَلْمَشْرِقِ وَ حَصَاهٌ مِنَ اَلْمَغْرِبِ وَ حَصَاهٌ مِنْ تَحْتِ اَلْعَرْشِ مَعَ کُلِّ حَصَاهٍ مِائَهُ أَلْفِ مَلَکٍ مَدَداً لَنَا لَمْ یُکْرِمِ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَذِهِ اَلْفَضِیلَهِ أَحَداً قَبْلُ وَ لاَ بَعْدُ وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ وَیْلٌ لِقَاتِلِکَ إِنَّهُ أَشْقَى مِنْ ثَمُودَ وَ مِنْ عَاقِرِ اَلنَّاقَهِ وَ إِنَّ عَرْشَ اَلرَّحْمَنِ لَیَهْتَزُّ لِقَتْلِکَ فَأَبْشِرْ یَا عَلِیُّ فَإِنَّکَ فِی زُمْرَهِ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِینَ  وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَدْ خَصَّنِی مِنْ بَیْنِ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِعِلْمِ اَلنَّاسِخِ وَ اَلْمَنْسُوخِ وَ اَلْمُحْکَمِ وَ اَلْمُتَشَابِهِ وَ اَلْخَاصِّ وَ اَلْعَامِّ وَ ذَلِکَ مِمَّا مَنَّ اَللَّهُ بِهِ عَلَیَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ قَالَ لِیَ اَلرَّسُولُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا عَلِیُّ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُدْنِیَکَ وَ لاَ أُقْصِیَکَ وَ أُعَلِّمَکَ وَ لاَ أَجْفُوَکَ وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُطِیعَ رَبِّی وَ حَقٌّ عَلَیْکَ أَنْ تَعِیَ وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَعَثَنِی بَعْثاً وَ دَعَا لِی بِدَعَوَاتٍ وَ أَطْلَعَنِی عَلَى مَا یَجْرِی بَعْدَهُ فَحَزِنَ لِذَلِکَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ قَالَ لَوْ قَدَرَ مُحَمَّدٌ أَنْ یَجْعَلَ اِبْنَ عَمِّهِ نَبِیّاً لَجَعَلَهُ فَشَرَّفَنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِالاِطِّلاَعِ عَلَى ذَلِکَ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ وَ اَلثَّلاَثُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُ عَلِیّاً لاَ یَجْتَمِعُ حُبِّی وَ حُبُّهُ إِلاَّ فِی قَلْبِ مُؤْمِنٍ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَهْلَ حُبِّی وَ حُبِّکَ یَا عَلِیُّ فِی أَوَّلِ زُمْرَهِ اَلسَّابِقِینَ إِلَى اَلْجَنَّهِ وَ جَعَلَ أَهْلَ بُغْضِی وَ بُغْضِکَ فِی أَوَّلِ زُمْرَهِ اَلضَّالِّینَ مِنْ أُمَّتِی إِلَى اَلنَّارِ وَ أَمَّا اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَجَّهَنِی فِی بَعْضِ اَلْغَزَوَاتِ إِلَى رَکِیٍّ فَإِذَا لَیْسَ فِیهِ مَاءٌ فَرَجَعْتُ إِلَیْهِ فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ أَ فِیهِ طِینٌ قُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ اِئْتِنِی مِنْهُ فَأَتَیْتُ مِنْهُ بِطِینٍ فَتَکَلَّمَ فِیهِ ثُمَّ قَالَ أَلْقِهِ فِی اَلرَّکِیِّ فَأَلْقَیْتُهُ فَإِذَا اَلْمَاءُ قَدْ نَبَعَ حَتَّى اِمْتَلَأَ جَوَانِبُ اَلرَّکِیِّ فَجِئْتُ إِلَیْهِ فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ لِی وُفِّقْتَ یَا عَلِیُّ وَ بِبَرَکَتِکَ نَبَعَ اَلْمَاءُ فَهَذِهِ اَلْمَنْقَبَهُ خَاصَّهٌ بِی مِنْ دُونِ أَصْحَابِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ أَبْشِرْ یَا عَلِیُّ فَإِنَّ جَبْرَئِیلَ أَتَانِی فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نَظَرَ إِلَى أَصْحَابِکَ فَوَجَدَ اِبْنَ عَمِّکَ وَ خَتَنَکَ عَلَى اِبْنَتِکَ فَاطِمَهَ خَیْرَ أَصْحَابِکَ فَجَعَلَهُ وَصِیَّکَ وَ اَلْمُؤَدِّیَ عَنْکَ وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ یَقُولُ أَبْشِرْ یَا عَلِیُّ فَإِنَّ مَنْزِلَکَ فِی اَلْجَنَّهِ مُوَاجِهُ مَنْزِلِی وَ أَنْتَ مَعِی فِی اَلرَّفِیقِ اَلْأَعْلَى فِی أَعْلَى عِلِّیِّینَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا أَعْلَى عِلِّیُّونَ فَقَالَ قُبَّهٌ مِنْ دُرَّهٍ بَیْضَاءَ لَهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مِصْرَاعٍ مَسْکَنٌ لِی وَ لَکَ یَا عَلِیُّ وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَسَّخَ حُبِّی فِی قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ کَذَلِکَ رَسَّخَ حُبَّکَ یَا عَلِیُّ فِی قُلُوبِ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ رَسَّخَ بُغْضِی وَ بُغْضَکَ فِی قُلُوبِ اَلْمُنَافِقِینَ فَلاَ یُحِبُّکَ إِلاَّ مُؤْمِنٌ تَقِیٌّ وَ لاَ یُبْغِضُکَ إِلاَّ مُنَافِقٌ کَافِرٌ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لَنْ یُبْغِضَکَ مِنَ اَلْعَرَبِ إِلاَّ دَعِیٌّ وَ لاَ مِنَ اَلْعَجَمِ إِلاَّ شَقِیٌّ وَ لاَ مِنَ اَلنِّسَاءِ إِلاَّ سَلَقْلَقِیَّهٌ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ دَعَانِی وَ أَنَا رَمِدُ اَلْعَیْنِ فَتَفَلَ فِی عَیْنِی وَ قَالَ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْ حَرَّهَا فِی بَرْدِهَا وَ بَرْدَهَا فِی حَرِّهَا فَوَ اَللَّهِ مَا اِشْتَکَتْ عَیْنِی إِلَى هَذِهِ اَلسَّاعَهِ وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ أَصْحَابَهُ وَ عُمُومَتَهُ بِسَدِّ اَلْأَبْوَابِ وَ فَتَحَ بَابِی بِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیْسَ لِأَحَدٍ مَنْقَبَهٌ مِثْلُ مَنْقَبَتِی وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَنِی فِی وَصِیَّتِهِ بِقَضَاءِ دُیُونِهِ وَ عِدَاتِهِ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّهُ لَیْسَ عِنْدِی مَالٌ فَقَالَ سَیُعِینُکَ اَللَّهُ فَمَا أَرَدْتُ أَمْراً مِنْ قَضَاءِ دُیُونِهِ وَ عِدَاتِهِ إِلاَّ یَسَّرَهُ اَللَّهُ لِی حَتَّى قَضَیْتُ دُیُونَهُ وَ عِدَاتِهِ وَ أَحْصَیْتُ ذَلِکَ فَبَلَغَ ثَمَانِینَ أَلْفاً وَ بَقِیَ بَقِیَّهٌ أَوْصَیْتُ اَلْحَسَنَ أَنْ یَقْضِیَهَا وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَتَانِی فِی مَنْزِلِی وَ لَمْ یَکُنْ طَعِمْنَا مُنْذُ ثَلاَثَهِ أَیَّامٍ فَقَالَ یَا عَلِیُّ هَلْ عِنْدَکَ مِنْ شَیْءٍ فَقُلْتُ وَ اَلَّذِی أَکْرَمَکَ بِالْکَرَامَهِ وَ اِصْطَفَاکَ بِالرِّسَالَهِ مَا طَعِمْتُ وَ زَوْجَتِی وَ اِبْنَایَ مُنْذُ ثَلاَثَهِ أَیَّامٍ فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا فَاطِمَهُ اُدْخُلِی اَلْبَیْتَ وَ اُنْظُرِی هَلْ تَجِدِینَ شَیْئاً فَقَالَتْ خَرَجْتُ اَلسَّاعَهَ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَدْخُلُهُ أَنَا فَقَالَ اُدْخُلْ بِاسْمِ اَللَّهِ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِطَبَقٍ مَوْضُوعٍ عَلَیْهِ رُطَبٌ مِنْ تَمْرٍ وَ جَفْنَهٍ مِنْ ثَرِیدٍ فَحَمَلْتُهَا إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ یَا عَلِیُّ رَأَیْتَ اَلرَّسُولَ اَلَّذِی حَمَلَ هَذَا اَلطَّعَامَ فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ صِفْهُ لِی فَقُلْتُ مِنْ بَیْنِ أَحْمَرَ وَ أَخْضَرَ وَ أَصْفَرَ فَقَالَ تِلْکَ خِطَطُ [خُطُوطُ] جَنَاحِ جَبْرَئِیلَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مُکَلَّلَهً بِالدُّرِّ وَ اَلْیَاقُوتِ فَأَکَلْنَا مِنَ اَلثَّرِیدِ حَتَّى شَبِعْنَا فَمَا رُئِیَ إِلاَّ خَدْشُ أَیْدِینَا وَ أَصَابِعِنَا فَخَصَّنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ مِنْ بَیْنِ أَصْحَابِهِ وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ وَ اَلْأَرْبَعُونَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَصَّ نَبِیَّهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِالنُّبُوَّهِ وَ خَصَّنِی اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِالْوَصِیَّهِ فَمَنْ أَحَبَّنِی فَهُوَ سَعِیدٌ یُحْشَرُ فِی زُمْرَهِ اَلْأَنْبِیَاءِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ وَ أَمَّا اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ بِبَرَاءَهَ مَعَ أَبِی بَکْرٍ فَلَمَّا مَضَى أَتَى جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ لاَ یُؤَدِّی عَنْکَ إِلاَّ أَنْتَ أَوْ رَجُلٌ مِنْکَ فَوَجَّهَنِی عَلَى نَاقَتِهِ اَلْعَضْبَاءِ فَلَحِقْتُهُ بِذِی اَلْحُلَیْفَهِ فَأَخَذْتُهَا مِنْهُ فَخَصَّنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَقَامَنِی لِلنَّاسِ کَافَّهً یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَقَالَ مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ فَبُعْداً وَ سُحْقاً لِلْقَوْمِ اَلظَّالِمِینَ وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ یَا عَلِیُّ أَ لاَ أُعَلِّمُکَ کَلِمَاتٍ عَلَّمَنِیهِنَّ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ بَلَى قَالَ قُلْ یَا رَازِقَ اَلْمُقِلِّینَ وَ یَا رَاحِمَ اَلْمَسَاکِینِ وَ یَا أَسْمَعَ اَلسَّامِعِینَ وَ یَا أَبْصَرَ اَلنَّاظِرِینَ وَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ اِرْحَمْنِی وَ اُرْزُقْنِی وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَنْ یَذْهَبَ بِالدُّنْیَا حَتَّى یَقُومَ مِنَّا اَلْقَائِمُ یَقْتُلُ مُبْغِضِینَا وَ لاَ یَقْبَلُ اَلْجِزْیَهَ وَ یَکْسِرُ اَلصَّلِیبَ وَ اَلْأَصْنَامَ وَ یَضَعُ اَلْحَرْبُ أَوْزٰارَهٰا  وَ یَدْعُو إِلَى أَخْذِ اَلْمَالِ فَیَقْسِمُهُ بِالسَّوِیَّهِ وَ یَعْدِلُ فِی اَلرَّعِیَّهِ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ سَیَلْعَنُکَ بَنُو أُمَیَّهَ وَ یَرُدُّ عَلَیْهِمْ مَلَکٌ بِکُلِّ لَعْنَهٍ أَلْفَ لَعْنَهٍ فَإِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ لَعَنَهُمْ أَرْبَعِینَ سَنَهً وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ لِی سَیُفْتَتَنُ فِیکَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِی فَیَقُولُونَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمْ یُخَلِّفْ شَیْئاً فَبِمَا ذَا أَوْصَى عَلِیّاً أَ وَ لَیْسَ کِتَابُ رَبِّی أَفْضَلَ اَلْأَشْیَاءِ بَعْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تَجْمَعْهُ بِإِتْقَانٍ لَمْ یُجْمَعْ أَبَداً فَخَصَّنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ مِنْ دُونِ اَلصَّحَابَهِ وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَصَّنِی بِمَا خَصَّ بِهِ أَوْلِیَاءَهُ وَ أَهْلَ طَاعَتِهِ وَ جَعَلَنِی وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَمَنْ سَاءَهُ سَاءَهُ وَ مَنْ سَرَّهُ سَرَّهُ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ نَحْوَ اَلْمَدِینَهِ وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ فِی بَعْضِ اَلْغَزَوَاتِ فَفَقَدَ اَلْمَاءَ فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ قُمْ إِلَى هَذِهِ اَلصَّخْرَهِ وَ قُلْ أَنَا رَسُولُ رَسُولِ اَللَّهِ اِنْفَجِرِی لِی مَاءً فَوَ اَللَّهِ اَلَّذِی أَکْرَمَهُ بِالنُّبُوَّهِ لَقَدْ أَبْلَغْتُهَا اَلرِّسَالَهَ فَاطَّلَعَ مِنْهَا مِثْلُ ثُدِیِّ اَلْبَقَرِ فَسَالَ مِنْ کُلِّ ثَدْیٍ مِنْهَا مَاءٌ فَلَمَّا رَأَیْتُ ذَلِکَ أَسْرَعْتُ إِلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ اِنْطَلِقْ یَا عَلِیُّ فَخُذْ مِنَ اَلْمَاءِ وَ جَاءَ اَلْقَوْمُ حَتَّى مَلَئُوا قِرَبَهُمْ وَ إِدَاوَاتِهِمْ وَ سَقَوْا دَوَابَّهُمْ وَ شَرِبُوا وَ تَوَضَّئُوا فَخَصَّنِی اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ مِنْ دُونِ اَلصَّحَابَهِ وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَنِی فِی بَعْضِ غَزَوَاتِهِ وَ قَدْ نَفِدَ اَلْمَاءُ فَقَالَ یَا عَلِیُّ اِئْتِنِی بِتَوْرٍ فَأَتَیْتُهُ بِهِ فَوَضَعَ یَدَهُ اَلْیُمْنَى وَ یَدِی مَعَهَا فِی اَلتَّوْرِ فَقَالَ اُنْبُعْ فَنَبَعَ اَلْمَاءُ مِنْ بَیْنِ أَصَابِعِنَا وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ وَ اَلْخَمْسُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ وَجَّهَنِی إِلَى خَیْبَرَ فَلَمَّا أَتَیْتُهُ وَجَدْتُ اَلْبَابَ مُغْلَقاً فَزَعْزَعْتُهُ شَدِیداً فَقَلَعْتُهُ وَ رَمَیْتُ بِهِ أَرْبَعِینَ خُطْوَهً فَدَخَلْتُ فَبَرَزَ إِلَیَّ مَرْحَبٌ فَحَمَلَ عَلَیَّ وَ حَمَلْتُ عَلَیْهِ وَ سَقَیْتُ اَلْأَرْضَ مِنْ دَمِهِ وَ قَدْ کَانَ وَجَّهَ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِهِ فَرَجَعَا مُنْکَسِفَیْنِ وَ أَمَّا اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی قَتَلْتُ عَمْرَو بْنَ عَبْدِ وُدٍّ وَ کَانَ یُعَدُّ بِأَلْفِ رَجُلٍ وَ أَمَّا اَلْحَادِیَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ یَا عَلِیُّ مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ قُلْ هُوَ اَللّٰهُ أَحَدٌ  فَمَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَکَ بِلِسَانِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَیِ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَکَ بِلِسَانِهِ وَ نَصَرَکَ بِیَدِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ اَلْقُرْآنَ کُلَّهُ وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی کُنْتُ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی جَمِیعِ اَلْمَوَاطِنِ وَ اَلْحُرُوبِ وَ کَانَتْ رَایَتُهُ مَعِی وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی لَمْ أَفِرَّ مِنَ اَلزَّحْفِ قَطُّ وَ لَمْ یُبَارِزْنِی أَحَدٌ إِلاَّ سَقَیْتُ اَلْأَرْضَ مِنْ دَمِهِ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أُتِیَ بِطَیْرٍ مَشْوِیٍّ مِنَ اَلْجَنَّهِ فَدَعَا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَدْخُلَ عَلَیْهِ أَحَبُّ خَلْقِهِ إِلَیْهِ فَوَفَّقَنِی اَللَّهُ لِلدُّخُولِ عَلَیْهِ حَتَّى أَکَلْتُ مَعَهُ مِنْ ذَلِکَ اَلطَّیْرِ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی کُنْتُ أُصَلِّی فِی اَلْمَسْجِدِ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَ وَ أَنَا رَاکِعٌ فَنَاوَلْتُهُ خَاتَمِی مِنْ إِصْبَعِی فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِیَّ إِنَّمٰا وَلِیُّکُمُ اَللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا اَلَّذِینَ یُقِیمُونَ اَلصَّلاٰهَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّکٰاهَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ  وَ أَمَّا اَلسَّادِسَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَدَّ عَلَیَّ اَلشَّمْسَ مَرَّتَیْنِ وَ لَمْ یَرُدَّهَا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ غَیْرِی وَ أَمَّا اَلسَّابِعَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ أَنْ أُدْعَى بِإِمْرَهِ اَلْمُؤْمِنِینَ فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ لَمْ یُطْلِقْ ذَلِکَ لِأَحَدٍ غَیْرِی وَ أَمَّا اَلثَّامِنَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ یَا عَلِیُّ إِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَهِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ أَیْنَ سَیِّدُ اَلْأَنْبِیَاءِ فَأَقُومُ ثُمَّ یُنَادَى أَیْنَ سَیِّدُ اَلْأَوْصِیَاءِ فَتَقُومُ وَ یَأْتِینِی رِضْوَانُ بِمَفَاتِیحِ اَلْجَنَّهِ وَ یَأْتِینِی مَالِکٌ بِمَقَالِیدِ اَلنَّارِ فَیَقُولاَنِ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ أَمَرَنَا أَنْ نَدْفَعَهَا إِلَیْکَ وَ نَأْمُرَکَ أَنْ تَدْفَعَهَا إِلَى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَتَکُونُ یَا عَلِیُّ قَسِیمَ اَلْجَنَّهِ وَ اَلنَّارِ وَ أَمَّا اَلتَّاسِعَهُ وَ اَلسِّتُّونَ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ لَوْلاَکَ مَا عُرِفَ اَلْمُنَافِقُونَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ أَمَّا اَلسَّبْعُونَ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ نَامَ وَ نَوَّمَنِی وَ زَوْجَتِی فَاطِمَهَ وَ اِبْنَیَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ وَ أَلْقَى عَلَیْنَا عَبَاءَهً قَطَوَانِیَّهً فَأَنْزَلَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فِینَا إِنَّمٰا یُرِیدُ اَللّٰهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً  وَ قَالَ جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَا مِنْکُمْ یَا مُحَمَّدُ فَکَانَ سَادِسُنَا جَبْرَئِیلَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ .)

[۸] معانی الأخبار، جلد ۱، صفحه ۱۷ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِیدِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحُسَیْنُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَبَانٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی خُطْبَتِهِ : أَنَا اَلْهَادِی أَنَا اَلْمُهْتَدِی وَ أَنَا أَبُو اَلْیَتَامَى وَ اَلْمَسَاکِینِ وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأْمَنُ کُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِینَ إِلَى اَلْجَنَّهِ وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِینُ وَ أَنَا عُرْوَهُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى وَ کَلِمَهُ اَللَّهِ اَلتَّقْوَى وَ أَنَا عَیْنُ اَللَّهِ وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ وَ یَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِی یَقُولُ – أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّٰهِ  وَ أَنَا یَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَهُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَهِ وَ اَلْمَغْفِرَهِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّهَ مَنْ عَرَفَنِی وَ عَرَفَ حَقِّی فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّی وَصِیُّ نَبِیِّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لاَ یُنْکِرُ هَذَا إِلاَّ رَادٌّ عَلَى اَللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ .)

[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۵۸ (وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَٰذِهِ الْقَرْیَهَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ ۚ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ)

[۱۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۴، صفحه ۲۰۲ (وَ رَوَى اَلْکَفْعَمِیُّ عَنِ اَلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی تَفْسِیرِ هَذَا اَلْکَلاَمِ أَنَّهُ قَالَ: مَعْنَاهُ أَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ أَقْرَبَ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى مِنْ رَسُولِهِ وَ لاَ أَقْرَبَ إِلَى رَسُولِهِ مِنْ وَصِیِّهِ فَهُوَ فِی اَلْقُرْبِ کَالْجَنْبِ وَ قَدْ بَیَّنَ اَللَّهُ تَعَالَى ذَلِکَ فِی قَوْلِهِ: أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اَللّٰهِ  یَعْنِی فِی وَلاَیَهِ أَوْلِیَائِهِ وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی قَوْلِهِمْ بَابُ اَللَّهِ مَعْنَاهُ أَنَّ اَللَّهَ اِحْتَجَبَ عَنْ خَلْقِهِ بِنَبِیِّهِ وَ اَلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ مِنَ اَلْعِلْمِ مَا عَلِمَ اِحْتِیَاجَ اَلْخَلْقِ إِلَیْهِ وَ لَمَّا اِسْتَوْفَى اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اَلْعُلُومَ وَ اَلْحِکْمَهَ قَالَ أَنَا مَدِینَهُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا وَ قَدْ أَوْجَبَ اَللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ اَلاِسْتِکَانَهَ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِقَوْلِهِ: اُدْخُلُوا اَلْبٰابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطٰایٰاکُمْ وَ سَنَزِیدُ اَلْمُحْسِنِینَ  أَیِ اَلَّذِینَ لاَ یَرْتَابُونَ فِی فَضْلِ اَلْبَابِ وَ عُلُوِّ قَدْرِهِ وَ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ وَ أْتُوا اَلْبُیُوتَ مِنْ أَبْوٰابِهٰا  یَعْنِی اَلْأَئِمَّهَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ اَلَّذِینَ هُمْ بُیُوتُ اَلْعِلْمِ وَ مَعَادِنُهُ وَ هُمْ أَبْوَابُ اَللَّهِ وَ وَسِیلَتُهُ وَ اَلدُّعَاهُ إِلَى اَلْجَنَّهِ وَ اَلْأَدِلاَّءُ عَلَیْهَا إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ .)

[۱۱] الکافی، جلد ۱، صفحه ۱۴۵ (اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلصَّلْتِ عَنِ اَلْحَکَمِ وَ إِسْمَاعِیلَ اِبْنَیْ حَبِیبٍ عَنْ بُرَیْدٍ اَلْعِجْلِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ: بِنَا عُبِدَ اَللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اَللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اَللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى .)