ارزش آن امامزاده‌هایی که ویژه هستند و ادّعای امامت نمی‌کنند خیلی است. یکی از آن‌ها وجود مبارک سیّد الکریم است. به جای این‌که ادّعای امامت بکند، آمد مقابل امام هادی علیه السّلام نشست؛ گفت: یابن رسول الله من دارم می‌میرم، پیر شدم، یک بار عقاید خود را بیان می‌کنم، اشکالات من را بگیرید. همه گفتند: این عبدالعظیم با این‌که نوه‌ی امام حسن علیه السّلام است، اقرار کرد که آن جوان -امام هادی علیه السّلام- امام است. چون آمد عقاید خود را عرضه کرد گفت: آقا غلط‌های آن را به من بگویید. البتّه غلط هم نداشت. بیان کرد حضرت فرمود: این‌که به حضرت منصوب است که «أَنْتَ وَلِیُّنَا حَقّاً»[۱] تو در برابر امام خود خضوع بکن، شب‌های جمعه حرم او (عبد العظیم) جا نیست. حسنی بود، اهل بیت از او تشکّر کردند، گفتند: ثواب زیارت کربلای امام حسین علیه السّلام را به تو می‌دهیم. پسر حسین بن علی را یاری کردی. آن اهل بیتی که ائمّه را یاری می‌کردند، این‌ها خیلی قیمت دارند. یکی از آن‌ها این علیّ بن جعفر سلام الله علیه است که در قم است یا البتّه ایشان نوه‌ی آن علیّ بن جعفر است، هنوز برای من مسجّل نیست. شما تشریف می‌برید، می‌گویند: ایشان همان است، پسر امام صادق علیه السّلام است که خیلی در امامت امام جواد زحمت کشید. با این‌که اگر ادّعای امامت می‌کرد، می‌گفت، می‌توانست دکان و دستگاه راه بیندازد، این کار را نکرد.


[۱]– الأمالی (للصدوق)، ص ۳۳۸٫