اگر ما زندگی اهل بیت را دقیق بشناسیم، آنچه وجود دارد بگوییم و ببینیم، آن وقت زود ناامید نمی‌شویم و می‌فهمیم که چرا اهل بیت این‌طور عمل می‌کردند. چرا ناامید نمی‌شدند. ما گاهی در جامعه معیارهای خود را گم می‌کنیم. صرفاً چون یک نفر پولدار است یک مسئولیّت بگیرد او را در فضای مجازی پرچم می‌کنند. در سیره‌ی معصومین، پولدار اگر مسئولیّت بگیرد هیچ اشکالی ندارد. اگر یک پولداری حلال پول درآورده است و حالا به او وزارت و یا وکالت جایی را می‌دهند، هیچ اشکال ندارد، بلکه لابد باعرضه بوده است اگر حلال به دست آورده است.

در حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام معروف‌ترین میلیاردر آن زمان قیس بن سعد بن عباده است. حضرت هم دو بار به او استانداری دارد و هم فرمانده لشکر پیاده نظام ۴۰ هزار نفری حضرت شد. باید بفهمیم کجا را دقیق بزنیم. پولدار بودن اشکالی ندارد، امّا اگر پرونده‌ی مالی او روشن نباشد اشکال دارد. فامیل سر کار آوردن هیچ اشکال ندارد. به عثمان دعوا می‌کردند که چرا فامیل‌های خود را سرکار می‌آوری؟ ولی هیچ کسی به امیر المؤمنین علیه السّلام نگفت که چرا سه استانداری را به سه پسر عموی خود دادی! چرا؟ چون شایسته بودند.

 

 اگر پسر یک مدیر مدرسه نابغه‌ی ریاضیات باشد، پسر خود را معلّم ریاضی آن مدرسه کند چون نابغه است هیچ کسی اعتراض نمی‌کند. بلکه می‌گویند یک شخص بهتر آوردی آن شخص را برمی‌داریم و این را جای او می‌گذاریم. مشکل کجا است؟ مشکل جایی است که ناشایستی که فامیل است سرکار بیاید. این‌جا باید فریاد زد. علامت آن هم خیلی روشن است. هم در این دولت، هم در دولت قبلی و هم دولت قبل‌تر وقتی می‌خواستند فامیل سرکار بیاورند دست و پای خود را گم می‌کردند. خود این علامت این است که این آدم خیلی شایستگی ندارد.

می‌گوید چرا ایشان را با تیم مذاکرات فرستادید؟! برای این‌که ایشان مذاکره کننده‌ی ارشد است، معلّم تیم مذاکره کننده است. اشکالات آن‌ها را می‌گیرد، ولی می‌گویند که زبان کدگذاری می‌کند. زبان کدگذاری می‌کند یعنی مخاطب نادان است و ما هم داریم از این استفاده می‌کنیم، یعنی کاری بلد نیست. همسر او آن‌جا چه کار می‌کند؟ آن کسی که دارد زبان کدگذاری می‌کند را از نظر روحی حمایت می‌کند. این مشکل است، نه این‌که فامیل است. فامیل است ولی نابغه است، فامیل است ولی متخصّص است، فامیل است ولی متعهّد است.

 

عبّاس عموی پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم سه پسر دارد؛ یک فرماندار بصره می‌شود، یکی فرماندار مکّه می‌شود و یکی فرماندار یمن می‌شود. در تاریخ بگردید آیا کسی به امیر المؤمنین سلام الله علیه اعتراض کرده است که چرا فامیل سرکار می‌آورید؟ این‌ها ناشایست هستند و چیزی بلد نیستند. یعنی ما اگر گاهی شکایت می‌کنیم و اشکالات را می‌بینیم نباید مبانی را گم کنیم. فامیل سر کار آوردن اشکال ندارد. پولدار آوردن هیچ اشکال ندارد. بله، پولدار بیاورید، بعد او در دوره‌ی حکومت و مسئولیّت خود بخواهد را به رخ بکشد جلوی او را می‌گیرند. فقط هم برای دولت‌ها نیست، در هیئت‌های مذهبی راه پیدا کرده است. بچّه‌ی یک آقازاده‌ای، یک سیاسی در هیئت می‌آید. هر کسی در هیئت امام حسین می‌آید قدم او روی تخم چشم‌های همه‌‌ی خادم‌های سیّد الشّهداء علیه السّلام؛ بنشیند و عزاداری کند. امّا این‌که مداح دارد می‌خواند و ایشان هم مثل ابوالهول کنار ایشان زیر نور می‌ایستد، چون به بیست هزار نفر چلو گوشت داده است؛ این اشکال دارد، این‌جا باید فریاد زد؟! یعنی باید بفهمیم که کجا را داد بزنیم و کجا را داد نزنیم. این‌که کسی هیئت امام حسین علیه السّلام آمد، هر کس و هر ناکسی آمد؛ از من ناکس‌تر که دیگر نیست، قدم او سر چشم. این‌جا برای کسی نیست، صاحب دارد و صاحب آن همه را می‌پذیرد. امّا رسانه‌ای کردن آن، تجلیل بیش از حدّ او… هر کسی که این‌جا نشسته است قدم او روی چشم کسانی که این‌جا خادم هستند. چرا یک نفر خاص را زیر دوربین می‌گذارید؟ اشک چشم او بیشتر است؟! سوز دل او بیشتر است؟! یعنی می‌‌خواهم عرض کنم اگر ما گاهی ایراد می‌گیریم باید به ایرادهای خود دقّت کنیم.

 

این شکایت‌هایی که این شب‌ها کردیم و عهد کردیم که زبان ما تیز باشد و تقیّه‌ای نباشد، حق را بگوییم، به این معنا نیست که بگوییم وضع الآن افتضاح است، بلکه اگر دقّت کرده باشید ما داریم این شب‌‌ها به عکس می‌گوییم. این شب‌ها داریم می‌گوییم وضع مردم از مردم دوران اهل بیت علیهم السّلام بهتر است، بد برداشت نشود. اتّفاقاً می‌خواهیم بگوییم که می‌شود کار کرد، می‌شود اصلاح کرد، خوبان هستند.