در همین فشار هر گروهی که سلاطین خواسته‌اند، با ۵۰ سال فشار منقرض کرده‌اند. اگر می‌بینید حنفی‌ها امروز زیاد هستند چون قاضی ابو یوسف، قاضی دربار هارون الرّشید است. شاگرد او قاضی القضات هارون الرّشید شد و مکتب را بالا آورد. گفت بعضی‌ها خفه شوند لذا مکتب آن‌ها تعطیل شد و فعّالیّت آن‌ها تمام شد و از بین رفتند. فقه طبری همین صاحب تاریخ- گفتند: خفه، لذا خفه شد و رفت و الآن اصلاً نمی‌دانند که فقه طبری چه بوده است؟ فقه اوزاعی، هر جایی که سلطنت فشار بیاورد، آن مکتب را نابود می‌کند. اگر از این (فقه) مالک چیزی مانده است برای این است که منصور دوانیقی از این جریان حمایت کرد و گفت: همه باید کتاب‌های او را بخرند و در خانه‌های خود داشته باشند و از آن تقلید کنند به همین دلیل ماند.

 

یک مکتب هست که نه یک سلطان، دو سلطان، بلکه حدّاقل در آن اوایل دو سلسله آن را سرکوب کردند، هم بنی امیّه و هم بنی عبّاس. همین مالک ابن انس بعضی‌ها هم اسم می‌گذاشتند- شاگردی کرده است ولی ذهبی می‌گوید: حتّی اسم امام صادق علیه السّلام را نمی‌آورد. جرأت نمی‌کردند؛ یعنی حکومت به شدّت برخورد می‌کرد اگر می‌خواستند اسم امام صادق علیه السّلام را ببرد چون در همان اوج فشار که اگر خود امام در محضر سلطان دوانیقی لعنه الله علیه حاضر می‌شود، باید می‌فرمود: یا أمیر المؤمنین! فضای خفقان در این حد بود.

 

امام صادق سلام الله علیه چند گروه درست می‌کند، فقه و عقاید شیعه تدوین می‌شود. حالا بگوییم امام غریب است! غریب کجا بود! اگر حکومت‌ها از یک نفر حمایت می‌کردند، کاری که امام صادق علیه السّلام در مورد مکتب ما انجام داده است را نمی‌توانست انجام دهد. فقط روایات فقهی که امام صادق علیه السّلام دارد چند برابر کلّ روایات همه‌ی اهل سنّت از همه‌ی اصحاب پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم است، یک نفر! یک نفر در خانه‌ی خود مکتبی راه انداخته است که همه‌ی دانشگاه‌های دنیا به پای آن نمی‌رسند. بروید و در مورد مطلبی که می‌گویم آمار بگیرید. ببینید روایات فقهی کلّ مذاهب اهل سنّت چند مورد است؟ یک غربال کنید و روایات تکراری را جدا کنید و روایات امام صادق علیه السّلام کنار این تعداد روایات بگذارید. امام صادق علیه السّلام یک نفر است و آن‌ها صد هزار نفر هستند که صحابی پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم هستند و هر کدام می‌توانند روایاتی را مطرح کنند. این همه هم شاگردهایشان از آن‌ها، شاگردهایشان از آن‌ها. اصلاً توقّف در امام راه ندارد.

 

اگر قرار بود امام مثل من باشد که با کوچکترین تهدیدی از موضع خودم عقب‌نشینی کنم و قهر کند الآن مکتب از بین رفته بود، ما باید امروز می‌نشستیم و در شکم دریده شده‌ی آن کسی که در ۲۶ ذیحجّه از دنیا رفت عزاداری می‌کردیم، شیعه‌ای باقی نمی‌ماند. این ایّام می‌شد ایّام عزاداری خلیفه‌ی دوم، تقریباً ده روز از مرگ او گذشته است. اهل بیت علیهم السّلام اصلاً توقّف نداشتند. شرایط سخت است، فشار می‌آید، کتک می‌زنند، پوست می‌کنند، منصور دوانیقی که امام صادق سلام الله علیه زمان او فقه، اعتقاد مکتب، اخلاق و علوم تشیّع را تدوین کرده است، ۸۰ هزار شیعه در زندان هایش داشته است! ۸۰ هزار فرشته یعنی هر کدام از شما چهار یا پنج نفر از فامیل‌های نزدیک شما در زندان هستند. آدم اصلاً روحیه ندارد. کار کردند، به ما یاد دادند.

 

دو سال قبل هم عرض کردم، برای همین عزاداری‌ها در شرایطی که اگر اشک امام جاری بشود پلیس به خانه‌ی حضرت هجوم می‌برد در انتهای کتاب روضه‌ی کافی ببینید- از امام صادق صلوات الله علیه نهصد روایت در مورد عزاداری و زیارت رفتن و گریه کردن رسیده است و ما امروز نشسته‌ایم. ما میراث‌خوار آن‌ها هستیم.